روانشناسی
اختلال اضطرابی یا Anxiety disorders

خلاصه
اختلال اضطرابی چیست؟ تجربه اضطراب گاه و بیگاه بخش طبیعی زندگی است. با این حال، افراد مبتلا به اختلال اضطرابی اغلب نگرانی و ترس شدید، بیش از حد و مداوم در مورد موقعیت های روزمره دارند. اغلب، اختلالات اضطرابی شامل عودهای مکرر احساس ناگهانی اضطراب شدید و ترس یا وحشت است که ظرف چند دقیقه به اوج خود می رسد.
این احساس اضطراب و وحشت در فعالیت های روزانه اختلال ایجاد می کند، کنترل آن دشوار است، با خطر واقعی تناسب ندارد و می تواند مدت زیادی طول بکشد. شما ممکن است از ورود به برخی از مکان ها یا موقعیت ها برای جلوگیری از این احساسات خودداری کنید. علائم ممکن است از دوران کودکی یا نوجوانی آغاز شود و تا بزرگسالی ادامه یابد.
مثال هایی از اختلالات اضطرابی شامل اختلال اضطراب فراگیر، اختلال اضطراب اجتماعی (فوبیاهای اجتماعی)، فوبیاهای خاص و اختلال اضطراب جدایی است.
هر نوع اضطرابی که دارید، درمان می تواند به شما کمک کند.
فهرست محتوا
علائم
علائم و نشانه های رایج اضطراب عبارتند از:
* احساس عصبی بودن، بی قراری یا تنش
* داشتن حس خطر، وحشت یا سرنوشت قریب الوقوع
* افزایش ضربان قلب
تنفس سریع (هایپرونتیلیشن یا نفس نفس زدن)
* عرق کردن
* تلوتلو خوردن
* احساس ضعف یا خستگی
* مشکل تمرکز یا فکر کردن به چیزی غیر از نگرانی فعلی
* مشکل در خوابیدن
* تجربه مشکلات گوارشی
* مشکل در کنترل نگرانی
* داشتن میل به اجتناب از چیزهایی که باعث اضطراب می شوند
انواع مختلفی از اختلالات اضطرابی وجود دارد:
- آگورافوبیا نوعی اختلال اضطرابی است که در آن شما می ترسید و اغلب از مکان ها یا موقعیت هایی که ممکن است باعث وحشت شما شوند و باعث شوند احساس درماندگی، درماندگی یا خجالت کنید، اجتناب می کنید.
- اختلال اضطراب ناشی از یک بیماری (Anxiety disorder due to a medical condition) علائم اضطراب شدید یا وحشت است که مستقیما ناشی از یک بیماری جسمی است.
- اختلال اضطراب عمومی (Generalized anxiety disorder) شامل اضطراب مداوم و بیش از حد و نگرانی در مورد فعالیت ها یا رویدادها – حتی مسائل عادی و روزمره- است. این نگرانی متناسب با شرایط واقعی نیست، کنترل آن دشوار است و بر احساس فیزیکی شما تاثیر می گذارد. این اختلال اغلب همراه با سایر اختلالات اضطرابی یا افسردگی رخ می دهد.
- اختلال وحشت یا اختلال پانیک (Panic disorder) شامل عودهای مکرری از احساسات ناگهانی اضطراب شدید و ترس یا وحشت است که در عرض چند دقیقه به اوج خود می رسند (حملات پانینیک). ممکن است شما احساس دلهره قریب الوقوع، تنگی نفس، درد قفسه سینه، یا ضربان تند قلب (تپش قلب) داشته باشید. این حملات وحشت یا حملات پانیک ممکن است منجر به نگرانی از وقوع دوباره آن ها یا اجتناب از موقعیت هایی شود که در آن ها رخ داده اند.
- سکوت انتخابی یا گنگی انتخابی (Selective mutism یا SM) یک واماندگی مداوم در کودکان برای صحبت کردن در موقعیت های خاص مانند مدرسه است، حتی زمانی که آن ها می توانند در موقعیت های دیگر، مانند خانه با اعضای نزدیک خانواده صحبت کنند. این اختلال می تواند در مدرسه، کار و عملکرد اجتماعی اختلال ایجاد کند.
- اختلال اضطراب جدایی (Separation anxiety disorder) یک اختلال دوران کودکی است که با اضطراب مشخص می شود که برای سطح رشد کودک بیش از حد تلقی می شود و مربوط به جدایی از والدین یا افرادی است که نقش والدینی را برای کودک دارند.
- اختلال اضطراب اجتماعی (هراس اجتماعی) (Social anxiety disorder) شامل سطوح بالایی از اضطراب، ترس و اجتناب از موقعیت های اجتماعی به دلیل احساس خجالت، کمرویی و نگرانی از قضاوت شدن یا نگاه منفی دیگران است.
- فوبیاهای خاص با اضطراب عمده هنگامی که شما در معرض یک شی یا موقعیت خاص قرار می گیرید و تمایل به اجتناب از آن را دارید، مشخص می شوند. فوبیاها باعث حملات وحشت زدگی در برخی افراد می شوند.
- اختلال اضطراب ناشی از سومصرف مواد مخدر (Substance-induced anxiety disorder) با علائم اضطراب شدید یا ترس مشخص می شود که نتیجه مستقیم سو مصرف مواد مخدر، مصرف دارو، قرار گرفتن در معرض یک ماده سمی یا ترک مواد است.
- دیگر اختلال اضطراب مشخص و اختلال اضطراب نامشخص اصطلاحاتی برای اضطراب یا فوبیاها هستند که معیارهای دقیقی برای هر اختلال اضطرابی دیگر ندارند اما به اندازه کافی مهم هستند که ناراحت کننده و مخرب باشند.
چه زمانی به پزشک مراجعه کنیم
اگر موارد زیر در شما وجود دارد، به پزشک مراجعه کنید:
* احساس می کنید که بیش از حد نگران هستید و این موضوع در کار، روابط یا دیگر بخش های زندگی شما اختلال ایجاد می کند.
* ترس، نگرانی یا اضطراب شما برای شما ناراحت کننده و کنترل آن دشوار است.
* احساس افسردگی می کنید، با مصرف الکل یا مواد مخدر مشکل دارید، یا نگرانی های سلامت روان دیگری به همراه اضطراب دارید.
* شما فکر می کنید اضطراب شما می تواند با یک بیماری جسمی مرتبط باشد.
* شما افکار یا رفتارهای مرتبط با خودکشی دارید – اگر این طور است، فورا به دنبال درمان اضطراری باشید
نگرانی های شما ممکن است به خودی خود از بین نروند، و اگر به دنبال کمک نباشید ممکن است به مرور زمان بدتر هم بشوند. قبل از اینکه اضطراب شما بدتر شود به پزشک یا یک متخصص بیماری های روانی مراجعه کنید. اگر زود کمک بگیرید درمان آسان تر است.
دلایل
دلایل اختلالات اضطرابی به طور کامل درک نشده اند. به نظر می رسد تجربیات زندگی مانند رویدادهای آسیب زا اختلالات اضطرابی را در افرادی که در معرض اضطراب هستند، تحریک می کند. ویژگی های ارثی نیز می تواند یک عامل باشد.
دلایل پزشکی
برای برخی از افراد، اضطراب ممکن است با یک بیماری زمینه ای مرتبط باشد. در برخی موارد، علائم و نشانه های اضطراب اولین شاخص های یک بیماری هستند. اگر پزشک شما مشکوک باشد که اضطراب در شما ممکن است علت پزشکی داشته باشد، ممکن است دستور انجام آزمایش برای یافتن نشانه های یک مشکل را صادر کند.
نمونه هایی از مشکلات پزشکی که می توانند با اضطراب مرتبط باشند عبارتند از:
* بیماری قلبی
* دیابت
* مشکلات تیروئید مانند پرکاری تیروئید
* اختلالات تنفسی مانند بیماری انسدادی مزمن ریوی (COPD) و آسم
* سو مصرف یا ترک مواد مخدر
* مصرف الکل، داروهای ضد اضطراب (بنزودیازپین ها) یا سایر داروها
* درد مزمن یا سندرم روده تحریک پذیر
* تومورهای نادری که هورمون های پاسخ جنگ یا گریز خاصی تولید می کنند
گاهی اوقات اضطراب می تواند یکی از عوارض جانبی برخی از داروها باشد.
ممکن است اضطراب شما ناشی از یک بیماری زمینه ای پزشکی باشد اگر:
* شما هیچ خویشاوند خونی (مانند پدر و مادر یا خواهر و برادر) دچار اختلال اضطرابی ندارید.
* شما در کودکی اختلال اضطراب نداشتید
* به دلیل اضطراب از برخی کارها و موقعیت ها اجتناب نمی کنید
* شما یک وقوع ناگهانی اضطراب دارید که به نظر می رسد با وقایع زندگی بی ارتباط باشد و سابقه قبلی اضطراب را ندارید.
عوامل خطر
این عوامل ممکن است خطر ابتلا به اختلال اضطرابی را افزایش دهند:
* تروما. کودکانی که سو استفاده یا تروما را تحمل کرده اند یا شاهد رویدادهای تروماتیک بوده اند، در معرض خطر بالاتر ابتلا به اختلال اضطراب در نقطه ای از زندگی خود هستند. بزرگسالانی که یک رویداد تروماتیک را تجربه می کنند نیز می توانند دچار اختلالات اضطرابی شوند.
* استرس ناشی از یک بیماری. داشتن یک بیماری متداول یا یک بیماری جدی می تواند باعث نگرانی قابل توجهی در مورد مسائلی مانند درمان و آینده شما شود.
* تجمع استرس. یک رویداد بزرگ یا تجمع موقعیت های استرس زای کوچک تر زندگی ممکن است باعث اضطراب بیش از حد شود؛ برای مثال، وقوع مرگ در خانواده، استرس کاری یا نگرانی مداوم در مورد مسائل مالی.
* شخصیت. افراد با تیپ های شخصیتی خاص بیشتر از دیگران در معرض اختلالات اضطرابی هستند.
* سایر اختلالات سلامت روان. افراد مبتلا به سایر اختلالات سلامت روان، مانند افسردگی، اغلب یک اختلال اضطرابی نیز دارند.
* داشتن بستگان خونی مبتلا به اختلال اضطراب. اختلالات اضطرابی می تواند در خانواده ها بروز کند.
* مواد مخدر یا الکل. مصرف مواد مخدر یا الکل یا سو مصرف یا ترک آنها می تواند باعث یا بدتر شدن اضطراب شود.
عوارض
داشتن اختلال اضطرابی بیش از آنکه شما را نگران کند، می تواند منجر به بروز یا بدتر شدن سایر بیماری های روانی و جسمی شود، مانند:
* افسردگی (که اغلب با اختلال اضطرابی رخ می دهد) یا سایر اختلالات سلامت روان
* سو مصرف مواد مخدر
* مشکل خواب (بیخوابی)
* مشکلات گوارشی یا روده
* سردرد و درد مزمن
* انزوای اجتماعی
* مشکلاتی که در مدرسه یا محل کار وجود دارد
* کیفیت پایین زندگی
* خودکشی
پیش گیری
هیچ راهی برای پیش بینی قطعی اینکه چه چیزی باعث ایجاد اختلال اضطرابی در فرد می شود وجود ندارد، اما اگر مضطرب هستید می توانید اقداماتی برای کاهش تاثیر علائم انجام دهید:
* زودتر کمک بگیرید. اضطراب، مانند بسیاری از بیماری های روانی دیگر، اگر صبر کنید، درمان آن می تواند سخت تر باشد.
* فعال بمانید. در فعالیت هایی شرکت کنید که از آن ها لذت می برید و باعث می شوند احساس خوبی نسبت به خودتان داشته باشید. از تعامل اجتماعی و روابط مراقبت کننده لذت ببرید که می تواند نگرانی های شما را کاهش دهد.
* از مصرف الکل یا مواد مخدر اجتناب کنید. مصرف الکل و مواد مخدر می تواند باعث ایجاد یا بدتر شدن اضطراب شود. اگر به هر یک از این مواد اعتیاد دارید، ترک آن نیز می تواند شما را مضطرب کند، پس باید صبور باشید. اگر نمی توانید خودتان ترک کنید، به پزشک خود مراجعه کنید یا یک گروه حمایتی برای کمک به شما پیدا کنید.
تشخیص
شما می توانید با مراجعه به پزشک خود متوجه شوید که آیا اضطراب شما می تواند با سلامت جسمی شما مرتبط باشد یا خیر.
با این حال، اگر اضطراب شدید دارید، ممکن است نیاز به مراجعه به یک متخصص سلامت روان داشته باشید. روان پزشک یک پزشک است که در تشخیص و درمان بیماری های روانی تخصص دارد. یک روانشناس و برخی دیگر از متخصصان سلامت روان نیز می توانند اضطراب را تشخیص دهند و مشاوره (روان درمانی) ارائه دهند.
برای کمک به تشخیص اختلال اضطرابی، متخصص سلامت روان شما ممکن است:
* به شما یک ارزیابی روان شناختی بدهید. این شامل بحث در مورد افکار، احساسات و رفتار شما برای کمک به تشخیص و بررسی عوارض مرتبط است. اختلالات اضطرابی اغلب همراه با سایر مشکلات سلامت روان مانند افسردگی یا سو مصرف مواد مخدر رخ می دهد که می تواند تشخیص را چالش برانگیزتر کند.
* علائم شما را با معیارهای DSM-5 مقایسه کنید. بسیاری از پزشکان از این معیارها در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5)، منتشر شده توسط انجمن روان پزشکی آمریکا، برای تشخیص یک اختلال اضطرابی استفاده می کنند.
درمان
دو درمان اصلی برای اختلالات اضطرابی، روان درمانی و داروها هستند. شما ممکن است از ترکیبی از این دو بیش ترین بهره را ببرید. ممکن است کمی آزمون و خطا طول بکشد تا متوجه شوید کدام درمان ها برای شما بهتر عمل می کنند.
روان درمانی
روان درمانی شامل کار با درمانگر برای کاهش علائم اضطراب است و می تواند درمان موثری برای اضطراب باشد.
درمان رفتاری شناختی (CBT) موثرترین شکل روان درمانی برای اختلالات اضطرابی است. به طور کلی یک درمان کوتاه مدت، CBT بر آموزش مهارت های خاص به شما برای بهبود علائم و بازگشت تدریجی به فعالیت هایی که به دلیل اضطراب از آن اجتناب کرده اید، تمرکز می کند.
CBT شامل درمان مواجههای است که در آن شما به تدریج با شی یا موقعیتی مواجه می شوید که اضطراب شما را تحریک می کند. بنابراین اعتماد به نفس می یابید که می توانید وضعیت و علائم اضطراب را مدیریت کنید.
داروها
انواع مختلفی از داروها برای کمک به تسکین علائم استفاده می شوند، بسته به نوع اختلال اضطرابی که دارید و اینکه آیا بیماری های روانی یا جسمی دیگری نیز دارید یا خیر. برای مثال:
* داروهای ضد افسردگی خاصی نیز برای درمان اختلالات اضطرابی استفاده می شوند.
* یک داروی ضد اضطراب به نام بوسپیرون ممکن است تجویز شود.
* در شرایط محدود، پزشک شما ممکن است انواع دیگری از داروها مانند مسکن ها، که بنزودیازپین ها یا مسدودکننده های بتا نیز نامیده می شوند را تجویز کند. این داروها برای تسکین کوتاه مدت علائم اضطراب هستند و قرار نیست در طولانی مدت استفاده شوند.
با پزشک خود در مورد مزایا، خطرات و عوارض جانبی احتمالی داروها صحبت کنید.
سبک زندگی و درمان های خانگی
در حالی که اغلب افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی برای کنترل اضطراب به روان درمانی یا داروهایی نیاز دارند، تغییرات سبک زندگی نیز می تواند تفاوتی ایجاد کند.
* فعالیت بدنی داشته باشید. یک برنامه روتین تهیه کنید تا بیشتر روزهای هفته از نظر جسمی فعال باشید. ورزش یک کاهش دهنده قدرتمند استرس است. ممکن است خلق و خوی شما را بهبود بخشد و به شما کمک کند سالم بمانید. آهسته شروع کنید و به تدریج مقدار و شدت فعالیت های خود را افزایش دهید.
* از الکل و مواد مخدر اجتناب کنید. مشروبات الکلی و مواد مخدر می توانند باعث ایجاد یا بدتر شدن اضطراب شوند. اگر نمی توانید خودتان ترک کنید، به دکترتان مراجعه کنید یا یک گروه حمایتی برای کمک به خود پیدا کنید.
* ترک سیگار و قطع یا ترک نوشیدنی های کافئین دار. هم نیکوتین و هم کافئین می توانند اضطراب را بدتر کنند.
* از تکنیک های مدیریت استرس و تمدد اعصاب استفاده کنید. انجام دعا و نیایش، شرکت درجلسات مذهبی آرامش بخش، مدیتیشن و یوگا نمونه هایی از تکنیک های آرام سازی روح و روان و تمدد اعصاب هستند که می توانند اضطراب را کاهش دهند.
* خواب را در اولویت قرار دهید. هر کاری که می توانید انجام دهید تا مطمئن شوید که خواب کافی برای احساس استراحت دارید. اگر خوب نمی خوابید، به پزشک خود مراجعه کنید.
* سالم بخورید. تغذیه سالم مانند تمرکز بر سبزیجات، میوه ها، غلات کامل و ماهی ممکن است با کاهش اضطراب مرتبط باشد، اما به تحقیقات بیشتری نیاز است.
طب جایگزین
چندین داروی گیاهی به عنوان درمانی برای اضطراب مورد مطالعه قرار گرفته اند، اما تحقیقات بیشتری برای درک خطرات و فواید آن ها مورد نیاز است. شما همیشه نمی توانید مطمئن باشید که چه چیزی دریافت می کنید و آیا بی خطر است یا خیر. برخی از این مکمل ها می توانند با داروهای تجویزی تداخل ایجاد کنند یا باعث تداخل های خطرناکی شوند.
قبل از مصرف داروهای گیاهی یا مکمل های غذایی، با پزشک خود صحبت کنید تا مطمئن شوید که آن ها برای شما ایمن هستند و با هیچ دارویی که مصرف می کنید، تداخلی نخواهند داشت.
مقابله و پشتیبانی
برای مقابله با یک اختلال اضطرابی، این ها کارهایی است که می توانید انجام دهید:
* در مورد اختلال خود یاد بگیرید. با پزشک یا متخصص بیماری های روانی خود صحبت کنید. ببینید چه چیزی ممکن است باعث بیماری خاص شما شود و چه درمان هایی ممکن است برای شما بهتر باشد. خانواده و دوستان خود را درگیر فرایند درمان کنید و از آن ها کمک بخواهید.
* به برنامه درمانی خود پایبند باشید. داروها را به صورت منظم مصرف کنید. قرار ملاقات های درمانی را ادامه دهید و هر تکلیفی که درمانگر ممکن است به شما بدهد را تکمیل کنید . ثبات می تواند تفاوت زیادی ایجاد کند، به خصوص هنگامی که نوبت به مصرف داروهایتان می رسد .
* اقدام کنید . یاد بگیرید چه چیزی باعث اضطراب شما می شود یا باعث استرس شما می شود . استراتژی هایی را که همراه با روانشناس و یا روانپزشک خود خود ایجاد کرده اید تمرین کنید تا در این شرایط آماده مقابله با احساسات مضطرب باشید .
* یک دفترچه یادداشت داشته باشید . پی گیری زندگی شخصی تان می تواند به شما و متخصص بیماری های روانی تان کمک کند تا تشخیص دهید چه چیزی باعث استرس شما می شود و چه چیزی به شما کمک می کند تا احساس بهتری داشته باشید .
* به یک گروه حمایت از اضطراب بپیوندید . به یاد داشته باشید که شما تنها نیستید . گروه های حمایت، همدردی، درک و تجربیات مشترک ارائه می دهند .
* تکنیک های مدیریت زمان را یاد بگیرید. شما می توانید با یادگیری نحوه مدیریت دقیق زمان و انرژی خود، اضطراب را کاهش دهید .
* اجتماعی شدن. اجازه ندهید نگرانی شما را از عزیزان یا فعالیت ها جدا کند.
* چرخه را بشکنید . هنگامی که احساس اضطراب می کنید، پیاده روی سریع انجام دهید یا به سرگرمی بپردازید تا ذهن خود را از نگرانی هایتان دور کنید .
آماده شدن برای قرار ملاقات با پزشک
شما ممکن است با مراجعه به یک پزشک عمومی فرایند درمان را شروع کنید . او ممکن است شما را به یک متخصص سلامت روانی ارجاع دهد .
کاری که می توانید انجام دهید
قبل از قرار ملاقات، لیستی از موارد زیر تهیه کنید :
* علائم اضطراب شما . به این نکته توجه کنید که چه چیزی آن ها را بهتر یا بدتر می کند و چقدر بر فعالیت ها و تعاملات روزمره شما تاثیر می گذارند .
* چه چیزی باعث استرس شما می شود . هر تغییر عمده در زندگی یا رویدادهای استرس زایی که اخیرا با آن ها سر و کار داشته اید . همچنین به هر تجربه آسیب زای که در گذشته یا در کودکی داشته اید , توجه کنید .
* هرگونه سابقه خانوادگی مشکلات سلامت روان. اگر پدر و مادر، پدربزرگ و مادربزرگ، خواهر و برادر یا فرزندان شما با مشکلات سلامت روان دست و پنجه نرم می کنند، به سابقه خانوادگی مشکلات سلامت روانی توجه کنید.
* هر بیماری دیگری که دارید. شامل بیماری ها و مسائل سلامت روانی.
* تمام داروهایی که مصرف می کنید شامل هر نوع دارو , ویتامین , گیاهان دارویی یا سایر مکمل ها و دوزها .
* سوالاتی که باید از پزشک خود بپرسید تا از قرار ملاقات خود نهایت استفاده را ببرد .
برخی از سوالات اساسی که باید از پزشک خود بپرسید عبارتند از :
* مهم ترین علت اضطراب من چیست؟
* آیا موارد احتمالی دیگر، مشکلات روانی یا مشکلات سلامت جسمی وجود دارند که می توانند باعث ایجاد یا بدتر شدن اضطراب من شوند؟
* آیا من به آزمایش احتیاج دارم؟
* آیا باید به روان پزشک، روانشناس یا سایر متخصصین سلامت روان مراجعه کنم؟
* چه نوع درمانی ممکن است به من کمک کند؟
* آیا دارو به من کمک می کند؟
* علاوه بر درمان، آیا اقداماتی هست که بتوانم در خانه انجام دهم که به من کمک کند؟
* آیا مطالب آموزشی وجود دارد که من بتوانم با خودم داشته باشم؟ چه وب سایت هایی را توصیه می کنید؟
در زمان ملاقات از پرسیدن سوال های دیگری که به ذهن شما می رسد اما در فهرست بالا جای ندارد خودداری نکنید.
از پزشک چه انتظاری داشته باشید
پزشک شما احتمالا چندین سوال از شما خواهد پرسید، مانند :
* علائم شما چیست و تا چه حد شدید هستند؟
* آیا تا به حال دچار حمله وحشت یا حمله پانیک شده اید؟
* آیا از بعضی چیزها یا موقعیت ها اجتناب می کنید چون شما را مضطرب می کنند؟
* آیا احساس اضطراب شما گاه به گاه است یا مداوم؟
* برای اولین بار چه زمانی متوجه احساس اضطراب خود شدید؟
* آیا به نظر می رسد که چیز خاصی باعث اضطراب شما می شود یا آن را بدتر می کند؟
* به نظر می رسد چه چیزی باعث بهبود احساس اضطراب شما می شود؟
* چه تجربه های آسیب زایی اخیرا یا در گذشته داشته اید؟
* شرایط جسمی و روحی شما چگونه است؟
* آیا داروهای بدون نسخه مصرف می کنید؟
* آیا به طور منظم مشروبات الکلی می نوشید یا از مواد مخدر استفاده می کنید؟
* آیا بستگان خونی دارید که دچار اضطراب یا سایر بیماری های روانی مانند افسردگی باشند؟
آماده سازی و پیش بینی سوالات به شما کمک می کند از وقت خود نهایت استفاده را ببرید.
روانشناسی
اختلال شخصیت ضد اجتماعی؛ Antisocial personality disorder

فهرست محتوا
خلاصه
اختلال شخصیت ضد اجتماعی چیست؟ اختلال شخصیت ضد اجتماعی یا Antisocial personality disorder که گاهی جامعه ستیزی (Sociopathy) نامیده میشود، یک اختلال روانی است که در آن فرد بهطور مداوم هیچ توجهی بهدرستی و نادرستی نشان نمیدهد و حقوق و احساسات دیگران را نادیده میگیرد.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی (ASPD) تمایل به دشمنی، دغل کاری کردن یا رفتار خشن با دیگران یا با بی تفاوتی بی رحمانه عمل کردن دارند. آنها هیچگونه احساس گناه یا پشیمانی نسبت به رفتار خود نشان نمیدهند.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی اغلب قانون شکنی میکنند و مجرم میشوند. ممکن است دروغ بگویند، رفتار خشونتآمیز یا تکانشی داشتهباشند و در مصرف مواد مخدر و الکل مشکل داشتهباشند. بهدلیل این ویژگیها، افراد مبتلا به این اختلال معمولاً نمیتوانند مسئولیتهای مربوط به خانواده، کار یا مدرسه را انجام دهند.
علائم
علائم و نشانههای اختلال شخصیت ضداجتماعی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
* بی توجهی بهحق و باطل یا درست و نادرست
* دروغ گفتن مداوم یا فریب برای سوءاستفاده از دیگران
* سنگدل بودن، بدبین بودن و بی احترامی به دیگران
* استفاده از جذابیت یا شوخ طبعی برای فریب دیگران بهمنظور کسب منافع شخصی یا لذت شخصی
* تکبر، احساس برتری و تعصب شدید
* داشتن مشکلات مکرر قانون از جمله رفتار مجرمانه
* نقض مکرر حقوق دیگران از طریق ارعاب و عدم صداقت
* تکانشگری یا شکست در برنامه ریزی پیشرو
* دشمنی، تحریک پذیری قابلتوجه، آشفتگی پرخاشگری یا خشونت
* عدم همدلی با دیگران و عدم پشیمانی از آسیب رساندن به دیگران
* ریسک پذیری غیرضروری یا رفتار خطرناک بدون توجه به امنیت خود یا دیگران
* روابط ضعیف یا سوء استفاده آمیز
* عدم توجه به پیامدهای منفی رفتار یا یادگیری از آنها
* عدم مسئولیت پذیری مداوم و عدم ایفای تعهدات کاری یا مالی
بزرگسالان مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی معمولاً علائم اختلال رفتاری را قبل از سن ۱۵ سالگی نشان میدهند. علائم و نشانههای اختلال رفتاری شامل مشکلات رفتاری جدی و مداوم مانند موارد زیر است:
* پرخاشگری نسبت به مردم و حیوانات
* تخریب اموال
* حیلهبازی
* سرقت
* نقض جدی قوانین
اگرچه اختلال شخصیت ضداجتماعی مادامالعمر در نظر گرفتهمیشود، اما در برخی از افراد علائم خاصی بهویژه رفتارهای مخرب و مجرمانه ممکن است در مرور زمان کاهش یابد. اما روشن نیست که آیا این کاهش نتیجه افزایش سن و پیری است یا افزایش آگاهی از پیامدهای رفتارهای ضداجتماعی.
چه زمانی به پزشک مراجعه کنیم؟
افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی بعید است که بهتنهایی درخواست کمک کنند. اگر گمان میکنید که یکی از دوستان یا اعضای خانواده ممکن است این اختلال را داشتهباشد، ممکن است به آرامی به او پیشنهاد کنید که فرد از یک متخصص سلامت روانی کمک بگیرد و شاید بتوانید در یافتن یکی از متخصصین با او همراهی کنید.
دلایل
شخصیت ترکیبی از افکار، احساسات و رفتارهایی است که همه را منحصربهفرد میکند. رفتار نحوه دید، درک و ارتباط افراد با جهان خارج و همچنین نحوه دیدن خویشتن است. شخصیت در دوران کودکی شکل میگیرد و از طریق تعامل تمایلات ارثی و عوامل محیطی ساختار خود را پیدا میکند.
علت دقیق اختلال شخصیت ضداجتماعی مشخص نیست، اما:
* ژنها ممکن است شما را در برابر ابتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی آسیبپذیر کنند و شرایط زندگی ممکن است باعث رشد و توسعه آن شود.
* تغییرات در نحوه عملکرد مغز ممکن است در طول رشد مغز ایجاد شود.
عوامل خطر
به نظر میرسد عوامل خاصی خطر ابتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی را افزایش میدهند، مانند:
* تشخیص اختلال رفتار در دوران کودکی
* سابقه خانوادگی اختلال شخصیت ضداجتماعی یا سایر اختلالات شخصیتی یا اختلالات سلامت روان
* قرار گرفتن در معرض سوء استفاده یا غفلت در دوران کودکی
* زندگی خانوادگی ناپایدار، خشن یا آشفته در دوران کودکی
مردان بیشتر از زنان در معرض خطر ابتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی هستند.
عوارض
عوارض، پیامدها و مشکلات اختلال شخصیت ضداجتماعی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
* همسر آزاری یا کودک آزاری یا غفلت
* مشکلات مربوط به مصرف الکل یا مواد مخدر
* زندانی بودن
* رفتارهای آدمکشی یا خودکشی
* داشتن سایر اختلالات سلامت روان مانند افسردگی یا اضطراب
* وضعیت اجتماعی و اقتصادی سطح پایین و بیخانمانی
* مرگ زودرس، معمولاً در نتیجه خشونت
پیشگیری
هیچ راه مطمئنی برای جلوگیری از ایجاد اختلال شخصیت ضد اجتماعی در افراد در معرض خطر وجود ندارد. از آنجا که تصور میشود رفتار ضد اجتماعی ریشه در دوران کودکی دارد، والدین، معلمان و متخصصان اطفال ممکن است بتوانند نشانههای هشدار اولیه را تشخیص دهند. ممکن است به تلاش برای شناسایی افراد در معرض خطر کمک کند، مانند کودکانی که نشانههای اختلال رفتاری را نشان میدهند، و سپس مداخله زودهنگام ارائه دهند.
تشخیص
افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی بعید است باور کنند که بهکمک نیاز دارند اما ممکن است بهدلیل علائم دیگری مانند افسردگی، اضطراب یا عصبانیت یا برای درمان سوء مصرف مواد مخدر از پزشک خود کمک بگیرند.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی ممکن است شرح دقیقی از علائم و نشانهها ارائه ندهند. یک عامل کلیدی در تشخیص این است که فرد مبتلا چگونه با دیگران ارتباط برقرار میکند. با اجازه، خانواده و دوستان ممکن است بتوانند اطلاعات مفیدی ارائه دهند.
پس از یک ارزیابی پزشکی برای کمک به رد سایر بیماریهای پزشکی، پزشک ممکن است برای ارزیابی بیشتر فرد را به یک متخصص بهداشت روانی ارجاع دهد.
تشخیص اختلال شخصیت ضداجتماعی معمولاً براساس موارد زیر است:
* یک ارزیابی روان شناختی که افکار، احساسات، روابط، الگوهای رفتاری و سابقه خانوادگی را بررسی میکند.
* سابقه شخصی و پزشکی
* علائم ذکر شده در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5)، منتشر شده توسط انجمن روان پزشکی آمریکا
اگرچه معمولاً اختلال شخصیت ضداجتماعی قبل از ۱۸ سالگی تشخیص داده نمیشود، اما برخی علائم و نشانهها ممکن است در کودکی یا اوایل نوجوانی رخ دهد. معمولاً شواهدی از علائم اختلال رفتاری قبل از ۱۵ سالگی وجود دارد.
شناسایی زود هنگام اختلال شخصیت ضداجتماعی ممکن است به بهبود نتایج طولانی مدت کمک کند.
درمان
درمان اختلال شخصیت ضداجتماعی دشوار است، اما برای برخی افراد، درمان و پیگیری نزدیک در طولانی مدت ممکن است مفید باشد. بهدنبال متخصصان بهداشت روانی و پزشکی با تجربه در درمان اختلال شخصیت ضداجتماعی باشید.
درمان به وضعیت خاص هر فرد، تمایل او برای مشارکت در فرایند درمان و شدت علائم بستگی دارد.
رواندرمانی
رواندرمانی که گفتار درمانی نیز نامیده میشود، گاهی اوقات برای درمان اختلال شخصیت ضداجتماعی استفاده میشود.
اما رواندرمانی همیشه مؤثر نیست، بهخصوص اگر علائم شدید باشند و فرد نتواند بپذیرد که در بروز مشکلات جدی نقش دارد.
داروها
هیچ دارویی بهطور خاص توسط سازمان غذا و دارو برای درمان اختلال شخصیت ضداجتماعی تایید نشده است. پزشکان ممکن است داروها را برای شرایطی که گاهی اوقات با اختلال شخصیت ضداجتماعی همراه است، مانند اضطراب یا افسردگی، یا برای علائم پرخاشگری تجویز کنند. داروهای خاص معمولاً با احتیاط تجویز میشوند زیرا پتانسیل سوء مصرف دارند.
مواجهه و پشتیبانی
مهارتهایی برای اعضای خانواده
افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی اغلب بدون احساس پشیمانی رفتار میکنند و دیگران را بدبخت میکنند. اگر یکی از عزیزان شما مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی است، بسیار مهم است که از خودتان نیز کمک بگیرید.
یک متخصص سلامت روانی میتواند مهارتهایی را به شما یاد دهد که چگونه مرزهایی را تعیین کنید و به محافظت از خود در برابر پرخاشگری، خشونت و خشم رایج در اختلال شخصیت ضداجتماعی کمک کنید.
بهدنبال یک متخصص بهداشت روانی باشید که آموزش دیده و مجرب در مدیریت اختلال شخصیت ضد اجتماعی باشد. آنها همچنین ممکن است بتوانند گروههای حمایتی را برای خانوادهها و دوستان مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی توصیه کنند.
آماده شدن برای قرار ملاقات با روانپزشک یا روانشناس
اگر یک ارزیابی پزشکی دلایل فیزیکی رفتار شما را رد کند، پزشک شما ممکن است به یک متخصص سلامت روانی، مانند یک روان پزشک یا روانشناس ارجاع دهد.
در صورت امکان یکی از اعضای خانواده یا دوستان خود را به قرار ملاقات ببرید. با اجازه شما، کسی که شما را برای مدت طولانی میشناسد، ممکن است بتواند به سؤالات پاسخ دهد یا اطلاعاتی را با پزشک به اشتراک بگذارد که شما فکر نمیکنید آنها را مطرح کنید.
کاری که میتوانید انجام دهید
قبل از قرار ملاقات، لیستی از موارد زیر تهیه کنید:
* هر نشانهای که شما یا خانواده تان متوجه آن شدید و همچنین مدت زمان آنها
* اطلاعات کلیدی شخصی و پزشکی، از جمله بیماری فعلی جسمی یا روانی، سابقه شخصی یا خانوادگی بیماریهای روانی، تجربیات آسیبزا، یا عوامل اصلی استرسزا
* تمام داروهایی که مصرف میکنید، از جمله نام و دوز هر دارو، گیاه، ویتامین یا مکملهای دیگر
* سؤالاتی که میخواهید از پزشک خود بپرسید تا از قرار ملاقات خود نهایت استفاده را ببرید
برخی از سؤالات اساسی که باید از پزشک خود بپرسید عبارتند از:
* چه چیزی ممکن است باعث علائم من شود؟
* علل احتمالی دیگر چیست؟
* چه درمانهایی بهاحتمالزیاد برای من مؤثر هستند؟
* چقدر میتوانم انتظار داشته باشم که علائم من با درمان بهبود پیدا کند؟
* هر چند وقت یکبار و برای چه مدت به درمان نیاز خواهم داشت؟
* آیا داروهایی وجود دارند که بتوانند به شما کمک کنند؟
* آیا یک جایگزین عمومی برای دارویی که تجویز میکنید وجود دارد؟
* آیا مطالب چاپی وجود دارد که من بتوانم با خودم داشته باشم؟ شما چه وب سایتهایی را توصیه میکنید؟
در طول قرار ملاقات از پرسیدن سؤالهای دیگری که به ذهن شما میرسد اما در فهرست بالا وجود ندارند خودداری نکنید.
از پزشک چه انتظاری داشتهباشید
پزشک شما احتمالاً تعدادی سؤال از شما میپرسد، مانند:
* علائم شما چیست؟
* چه زمانی برای اولین بار متوجه این علائم شدید؟
* علائم شما چگونه بر زندگی شما تأثیر میگذارند؟
* آیا اقوام یا دوستان نسبت به رفتار شما ابراز نگرانی کردهاند؟
* آیا هیچگونه رابطه نزدیکی دارید؟
* اگر از کار، مدرسه یا روابط خود راضی نیستید، فکر میکنید چه چیزی باعث مشکلات شما میشود؟
* آیا تا به حال به آسیب رساندن به خود یا دیگران فکر کردهاید؟
* آیا هیچیک از بستگان خونی شما، مانند والدین یا خواهر و برادر، دچار بیماری روانی شدهاند یا تحت درمان قرار گرفتهاند؟
برای پاسخ به این سؤالات آماده باشید تا بتوانید زمانی را برای مرور نکاتی که میخواهید وقت بیشتری را صرف آنها کنید اختصاص دهید.
پزشکی
بیاشتهایی عصبی یا Anorexia nervosa

خلاصه
بیاشتهایی عصبی چیست؟ بیاشتهایی عصبی یا Anorexia nervosa و یا آنورکسیا نروزا یک اختلال در خوردن است که با وزن بهطور غیر عادی بسیار پایین، ترس شدید از افزایش وزن و درک نادرست از وزن مشخص میشود. افراد مبتلا به بیاشتهایی، ارزش بالایی برای کنترل وزن و لاغری خود قائل هستند و از تلاشهای افراطی استفاده میکنند که بهطور قابل توجهی در زندگی آنها اختلال ایجاد میکند.
برای جلوگیری از افزایش وزن یا ادامه کاهش وزن، افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی معمولاً مقدار غذایی که میخورند را بهشدت محدود میکنند. آنها ممکن است با استفراغ پس از خوردن یا با استفاده نادرست از داروهای مسکن، کمک کنندههای غذایی، دیورتیک ها یا آنتیبیوتیکها کالری دریافتی را کنترل کنند. آنها همچنین ممکن است سعی کنند با ورزش بیش از حد وزن خود را کاهش دهند.
بیاشتهایی عصبی در واقع مربوط به غذا نیست. این یک روش بسیار ناسالم و گاهی تهدیدکننده زندگی برای کنار آمدن با مشکلات عاطفی است. هنگامی که دچار بیاشتهایی عصبی هستید، اغلب لاغری را با بها دادن به خود برابر میدانید.
بیاشتهایی عصبی، مانند سایر اختلالات خوردن، میتواند زندگی شما را تحتتأثیر قرار دهد و غلبه بر آن بسیار دشوار است. اما با درمان، میتوانید درک بهتری از اینکه چه کسی هستید، بهدست آورید، به عادات غذایی سالمتر بازگردید و برخی از عوارض جدی بیاشتهایی را معکوس کنید.
فهرست محتوا
علائم
علائم و نشانههای فیزیکی بیاشتهایی عصبی با گرسنگی مرتبط است. بیاشتهایی همچنین شامل مسائل عاطفی و رفتاری از قبیل درک غیر واقعی از وزن بدن و ترس بسیار قوی از افزایش وزن یا چاق شدن است.
ممکن است تشخیص علائم و نشانهها دشوار باشد زیرا آنچه که وزن کم بدن در نظر گرفتهمیشود برای هر فرد متفاوت است و برخی از افراد ممکن است خیلی لاغر به نظر نرسند. همچنین افراد مبتلا به بیاشتهایی اغلب لاغری، عادات غذایی یا مشکلات جسمی خود را پنهان میکنند.
نشانههای جسمی
نشانهها و علائم جسمی بیاشتهایی عصبی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
* کاهش وزن شدید یا عدم افزایش وزن رشدی مورد انتظار
* ظاهر لاغر
* تعداد سلولهای خونی غیرطبیعی
* خستگی
* بیخوابی
* گیجی یا غش کردن
* مایل به آبی رنگ شدن انگشتان
* مو نازک میشود، میشکند یا میافتد
* موهای نرم و کم پشت که بدن را میپوشانند
* یبوست و درد شکمی
* پوست خشک یا زرد
* عدم تحمل سرما
* ریتمهای نامنظم قلب
* فشار خون پایین
* کمآبی
* تورم دستها یا پاها
* دندانهای فرسایش یافته و پینههایی روی انگشتان بهدلیل انجام استفراغ عمدی
برخی از افرادی که دچار بیاشتهایی و پرخوری هستند، مشابه افرادی هستند که دچار بولیوی هستند. اما افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی عموماً با وزن بدن که بهطور غیرطبیعی پایین است دست و پنجه نرم میکنند، در حالی که افراد مبتلا به بولیوی معمولاً دارای وزن طبیعی تا بالاتر از وزن طبیعی هستند.
علائم عاطفی و رفتاری
علائم رفتاری بیاشتهایی عصبی ممکن است شامل تلاش برای کاهش وزن با موارد زیر باشد:
* محدود کردن شدید دریافت غذا از طریق رژیم غذایی یا روزهداری
* ورزش کردن بیش از حد
* تهوع و استفراغ ارادی و عمدی برای خلاص شدن از شر مواد غذایی که ممکن است شامل استفاده از داروهای ملین، تنقیهها، داروهای رژیمی یا محصولات گیاهی باشد.
علائم و نشانههای عاطفی و رفتاری ممکن است شامل موارد زیر باشد:
* دغدغه فکری با غذاها، که گاهی شامل پختن غذاهای مفصل برای دیگران اما نخوردن آنها میشود
* حذف مکرر وعدههای غذایی یا امتناع از خوردن
* انکار گرسنگی یا بهانه آوردن برای نخوردن
* خوردن تنها چند ماده غذایی خاص، معمولاً آنهایی که چربی و کالری کمی دارند
* اتخاذ وعدههای غذایی سختگیرانه و یا آداب خاص خوردن مانند تف کردن غذا پس از جویدن
* عدم تمایل برای غذا خوردن در در ملاء عام
* دروغ گفتن در مورد اینکه چه مقدار غذا خورده شدهاست
* ترس از افزایش وزن که ممکن است شامل وزن گیری مکرر یا اندازه گیری بدن باشد
* بررسی مکرر در آینه برای نقصهای مشاهدهشده
* شکایت از چاق بودن یا داشتن بخشهایی از بدن که چاق هستند
* پوشیدن چندین لایه لباس
* حال و هوای آرام (کمبود احساس)
* انزوای اجتماعی
* کجخلقی
* بیخوابی
* کاهش علاقه به رابطه جنسی
چه زمانی به پزشک مراجعه کنیم
متأسفانه، بسیاری از افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی، حداقل در ابتدا، درمان نمیخواهند. تمایل آنها برای لاغر ماندن، نگرانیهایی را در مورد سلامتی آنها ایجاد میکند. اگر شما عزیزانی دارید که نگران آنها هستید، از او بخواهید که با پزشک صحبت کند.
اگر هر یک از مشکلات ذکر شده در بالا را تجربه میکنید، یا اگر فکر میکنید که ممکن است دچار اختلال در خوردن شده باشید، حتماً کمک بگیرید. اگر بیاشتهایی عصبی خود را از عزیزانتان پنهان میکنید، سعی کنید فردی را پیدا نمایید که به او اعتماد دارید تا در مورد آنچه اتفاق میافتد با او صحبت کنید.
دلایل
علت دقیق بیاشتهایی عصبی ناشناختهاست. مانند بسیاری از بیماریها، احتمالاً ترکیبی از عوامل بیولوژیکی، روانی و محیطی در آن دخیل است.
* بیولوژیکی. اگرچه هنوز مشخص نیست که چه ژنهایی در آن دخیل هستند، اما ممکن است تغییرات ژنتیکی وجود داشتهباشد که برخی از افراد را در معرض خطر بیشتر ابتلا به بیاشتهایی عصبی قرار میدهد. برخی از افراد ممکن است تمایل ژنتیکی به کمالگرایی، حساسیت و پشتکار داشتهباشند – تمام صفات مرتبط با بیاشتهایی.
* روانی. برخی از افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی ممکن است ویژگیهای شخصیتی وسواس گونهای داشتهباشند که پایبندی به رژیمهای سخت را آسانتر میکند و با وجود گرسنه بودن از خوردن غذا صرفنظر میکنند. این افراد ممکن است انگیزه شدیدی برای کمالگرایی داشتهباشند، که باعث میشود فکر کنند هرگز بهاندازه کافی لاغر نمیشوند. و ممکن است سطح بالایی از اضطراب داشتهباشند و برای کاهش آن به خوردن محدود کننده روی آورند.
* محیطی. فرهنگ مدرن غربی بر لاغری تأکید دارد. موفقیت و ارزش اغلب با معیار لاغر بودن برابر است. فشار همسالان ممکن است به تمایل به لاغر شدن بهویژه در میان دختران جوان دامن بزند.
عوامل خطر
بیاشتهایی عصبی در دختران و زنان شایعتر است. با این حال، پسران و مردان نیز بهطور فزایندهای دچار اختلالات خوردن شدهاند که احتمالاً با افزایش فشارهای اجتماعی مرتبط است.
بیاشتهایی عصبی همچنین در میان نوجوانان شایعتر است. افراد در هر سنی میتوانند به این اختلال تغذیهای مبتلا شوند، اگرچه در افراد بالای ۴۰ سال نادر است. نوجوانان ممکن است بهدلیل تمام تغییراتی که بدنشان در طول دوران بلوغ تجربه میکند، بیشتر در معرض خطر باشند. همچنین ممکن است با افزایش فشار همسالان مواجه شوند و نسبت به انتقاد یا حتی اظهار نظرهای غیررسمی در مورد وزن یا شکل بدن حساستر باشند.
عوامل خاصی خطر بیاشتهایی عصبی را افزایش میدهند، از جمله:
* ژنتیک: تغییرات در ژنهای خاص ممکن است افراد خاصی را در معرض خطر بیشتر بیاشتهایی عصبی قرار دهد. کسانی که دارای بستگان درجه یک – والدین، خواهر یا برادر یا فرزند – هستند که این اختلال را داشتند، با خطر بسیار بالاتری برای درگیر شدن با بیاشتهایی عصبی روبهرو هستند.
* رژیم غذایی و گرسنگی. گرسنگی یک عامل خطر برای ایجاد یک اختلال در خوردن است. شواهد قوی وجود دارد که بسیاری از علائم بیاشتهایی عصبی در واقع علائم گرسنگی هستند. گرسنگی بر مغز تأثیر میگذارد و بر تغییرات خلق و خو، سختی در تفکر، اضطراب و کاهش اشتها تأثیر میگذارد. گرسنگی و کاهش وزن ممکن است شیوه کار مغز را در افراد آسیبپذیر تغییر دهد، که ممکن است رفتارهای محدود کننده برای خوردن را تداوم بخشیده و بازگشت عادت غذایی طبیعی را دشوار کند.
* جابجایی. خواه انتقال به مدرسه جدید باشد، و خواه به خانه یا شغل جدید، چه قطع رابطه، چه مرگ یا بیمار شدن یک فرد مورد علاقه، در هر صورت تغییر میتواند استرس عاطفی بههمراه داشتهباشد و خطر بیاشتهایی عصبی را افزایش دهد.
عوارض
مشخص است که بیاشتهایی عصبی میتواند عوارض متعددی داشتهباشد. در شدیدترین حالت ممکن است کشنده باشد. مرگ ممکن است بهطور ناگهانی رخ دهد، حتی زمانی که فرد بهشدت لاغر نیست. این اتفاق ممکن است ناشی از ریتمهای غیرطبیعی قلب (آریتمیها) یا عدم تعادل الکترولیتها – مواد معدنی مانند سدیم، پتاسیم و کلسیم که تعادل مایعات را در بدن شما حفظ میکنند – رخ دهد.
سایر عوارض بیاشتهایی عصبی عبارتند از:
* کمخونی
* مشکلات قلبی مانند افتادگی دریچه میترال (Mitral Valve prolapse یا بهاختصار MVP)، ریتمهای غیرطبیعی قلب یا نارسایی قلبی
* کاهش میزان استخوان (پوکیاستخوان)، افزایش خطر شکستگی
* از دست دادن ماهیچه
* در خانمها، عدم ظهور یک پریود
* در مردان، کاهش تستوسترون
* مشکلات گوارشی مانند یبوست، نفخ یا تهوع
* ناهنجاریهای الکترولیتی مانند پتاسیم خون پایین، سدیم و کلرید
* مشکلات کلیوی
اگر یک فرد مبتلا به بیاشتهایی عصبی شدید شود، تمام اندامهای بدن از جمله مغز، قلب و کلیهها آسیب میبینند. این آسیب ممکن است کاملاً برگشتپذیر نباشد، حتی زمانی که این بیاشتهایی تحت کنترل در میآید.
افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی علاوه بر عوارض جسمی، معمولاً اختلالات سلامت روانی دیگری نیز دارند که ممکن است شامل موارد زیر باشند:
* افسردگی، اضطراب و سایر اختلالات خلقی
* اختلالات شخصیتی
* اختلالات وسواسی
* مصرف الکل و سوء مصرف مواد
* خودآزاری، افکار خودکشی یا تلاش برای خودکشی
پیشگیری
هیچ راه تضمین شدهای برای جلوگیری از بیاشتهایی عصبی وجود ندارد. پزشکان (اطفال، پزشکان خانواده و کارورزان) ممکن است در موقعیت خوبی برای شناسایی شاخصهای اولیه بیاشتهایی و جلوگیری از توسعه بیماری پر اشتها باشند. بهعنوانمثال، آنها میتوانند سؤالاتی در مورد عادات غذایی و رضایت از ظاهر در طول ملاقاتهای پزشکی معمول بپرسند.
اگر متوجه شدید که یکی از اعضای خانواده یا یکی از دوستانتان عادتهای غذایی سختگیرانه ای دارد و از ظاهر خود ناراضی است، با او در مورد این مسائل صحبت کنید. اگرچه ممکن است نتوانید از بروز اختلال در غذا خوردن او جلوگیری کنید، اما میتوانید در مورد رفتار سالمتر یا گزینههای درمانی صحبت کنید.
تشخیص
اگر پزشک شما مشکوک است که شما دچار بیاشتهایی عصبی هستید، او معمولاً چندین آزمایش و معاینه انجام میدهد تا به تشخیص او کمک کند، سایر بیماریها برای کاهش وزن را رد کند، و هر گونه عارضه مرتبط را بررسی نماید.
این آزمایشها و آزمونها بهطور کلی عبارتند از:
* معاینه جسمی: اینکار ممکن است شامل اندازه گیری قد و وزن شما، بررسی علائم حیاتی شما مانند ضربان قلب، فشار خون و دما، بررسی پوست و ناخنها برای مشکلات، گوش دادن به صدای قلب و ریهها و بررسی شکم شما باشد.
* آزمایشهای آزمایشگاهی. این آزمایشها ممکن است شامل شمارش کامل سلولهای خون (CBC) و آزمایشهای خون تخصصیتر برای بررسی الکترولیتها و پروتئین و همچنین عملکرد کبد، کلیه و تیروئید شما باشد.
* ارزیابی روانی. یک پزشک یا متخصص سلامت روانی احتمالاً در مورد افکار، احساسات و عادات غذایی شما سؤال خواهد کرد. همچنین ممکن است از شما خواسته شود پرسشنامههای ارزیابی روانی خود را تکمیل کنید.
* مطالعات دیگر. تصویربرداری X-ray ممکن است برای بررسی تراکم یا چگالی استخوان، بررسی شکستگیهای استرسی یا مو برداشتن و شکستگی استخوانها، یا بررسی ذات الریه یا مشکلات قلبی انجام شود. الکتروکاردیوگرام ممکن است برای بررسی بی نظمیهای قلبی انجام شود.
متخصص بهداشت روانی شما همچنین ممکن است از معیارهای تشخیصی بیاشتهایی در کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) که توسط انجمن روان پزشکی آمریکا منتشر شدهاست، استفاده کند.
درمان
درمان بیاشتهایی عصبی بهطور کلی با استفاده از یک رویکرد تیمی انجاممیشود که شامل پزشکان، متخصصان سلامت روانی و متخصصان تغذیه است که همگی در زمینه اختلالات خوردن تجربه دارند. درمان مداوم و آموزش تغذیه برای ادامه بهبود بسیار مهم است. صحبت از درمان قطعی بی اشتهایی عصبی در ابتدا کمی مشکل است، زیرا گاهی برای درمان بی اشتهایی عصبی شاید لازم باشد یک مسیر طولانی و زمانبر طی شود.
در اینجا نگاهی داریم به آنچه که معمولاً در درمان افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی نقش دارند.
بستری شدن و سایر برنامهها
اگر زندگی شما در معرض یک خطر فوری قرار دارد، ممکن است برای مواردی از قبیل اختلال در ریتم قلب، کمآبی، عدم تعادل الکترولیت یا اضطراری روانپزشکی، در اورژانس بیمارستان به درمان نیاز داشتهباشید. بستری شدن ممکن است برای عوارض پزشکی، مشکلات شدید روانپزشکی، سوء تغذیه شدید یا امتناع از خوردن غذا لازم باشد.
برخی از کلینیکها در درمان افراد مبتلا به اختلالات خوردن تخصص دارند. آنها ممکن است برنامههای روزانه یا برنامههای اقامتی را بهجای بستری شدن کامل ارائه دهند. برنامههای تخصصی اختلال خوردن ممکن است درمانهای متمرکزتری را در دورههای طولانیتر ارائه دهند.
مراقبتهای پزشکی
در موارد شدید، افراد مبتلا به بیاشتهایی ممکن است در ابتدا نیاز به تغذیه از طریق لولهای داشتهباشند که در بینی آنها قرار گرفته و به معده میرود.
مراقبت معمولاً توسط یک پزشک مراقبت اولیه یا یک متخصص سامت روانی با دیگر متخصصان مربوطه هماهنگ میشود.
حفظ وزن سالم
اولین هدف درمان بازگشت به وزن سالم است. شما نمیتوانید بدون بازگشت به وزن سالم و یادگیری تغذیه مناسب از بیاشتهایی رهایی یابید. افراد درگیر در این فرآیند ممکن است شامل موارد زیر باشند:
* پزشک مراقبتهای اولیه شما، که میتواند مراقبتهای پزشکی ارائه دهد و بر نیازهای کالری و افزایش وزن شما نظارت کند.
* یک روانشناس یا دیگر متخصصان سلامت روان که میتوانند با شما برای توسعه استراتژیهای رفتاری برای کمک به بازگشت به وزن سالم همکاری کنند.
* یک متخصص تغذیه که میتواند راهنماییهایی برای بازگشت به الگوهای منظم غذا خوردن ارائه دهد، از جمله ارائه برنامههای غذایی خاص و نیازهای کالری که به شما در رسیدن به اهداف وزنی تان کمک میکند.
* خانواده شما که احتمالاً در کمک به شما در حفظ عادات غذایی طبیعی مشارکت خواهند داشت.
رواندرمانی
این نوع درمان ممکن است برای بیاشتهایی عصبی مفید باشد:
* درمان مبتنی بر خانواده. این تنها درمان مبتنی بر شواهد برای نوجوانان مبتلا به بیاشتهایی عصبی است. از آنجا که نوجوان مبتلا به بیاشتهایی عصبی نمیتواند انتخابهای خوبی در مورد غذا خوردن و سلامت داشتهباشد در حالی که در گیر و دار این وضعیت وخیم است، این درمان والدین را بسیج میکند تا به فرزند خود در مورد تغذیه مجدد و احیای وزن کمک کنند تا کودک بتواند انتخابهای خوبی در مورد سلامت داشتهباشد.
* درمان فردی. نشان داده شدهاست که برای بزرگسالان، درمان شناختی رفتاری – بهطور خاص درمان شناختی رفتاریِ ارتقا یافته – کمک کننده است. هدف اصلی طبیعی سازی الگوها و رفتارهای غذایی برای حمایت از افزایش وزن است. هدف دوم کمک به تغییر باورها و افکار تحریف شدهای است که تغذیه محدود کننده را حفظ میکنند.
داروها
هیچ دارویی برای درمان بیاشتهایی عصبی تایید نشده است زیرا هیچ دارویی بهخوبی کار نمیکند. با این حال، داروهای ضد افسردگی یا سایر داروهای روان پزشکی میتوانند به درمان سایر اختلالات سلامت روانی که ممکن است وجود داشتهباشند، مانند افسردگی یا اضطراب کمک کنند.
چالشهای درمانی در بیاشتهایی عصبی
یکی از بزرگترین چالشها در درمان بیاشتهایی عصبی این است که افراد ممکن است درمان نخواهند. موانع درمان ممکن است شامل موارد زیر باشد:
* فکر میکنند نیازی به درمان ندارند
* ترس از افزایش وزن دارند
* بیاشتهایی را یک بیماری نمیدانند بلکه یک انتخاب سبک زندگی تلقی میکنند
افراد مبتلا به بیاشتهایی میتوانند بهبود یابند. با این حال، آنها در معرض خطر عود مجدد در طول دورههای استرس بالا یا در طول شرایط تحریک کننده هستند. درمان مداوم یا ملاقاتهای دورهای در طول زمان استرس ممکن است به شما کمک کند که سالم بمانید.
سبک زندگی و درمانهای خانگی
هنگامی که دچار بیاشتهایی عصبی میشوید، مراقبت درست از خود میتواند دشوار باشد. علاوه بر درمان حرفهای، این مراحل را دنبال کنید:
* به برنامه درمانی خود پایبند باشید. از جلسات درمانی صرفنظر نکنید و سعی کنید از برنامههای غذایی غافل نشوید، حتی اگر شما را ناراحت کنند.
* در مورد مکملهای ویتامینی و معدنی مناسب با پزشک خود صحبت کنید. اگر خوب غذا نمیخورید، احتمال دارد که بدن شما تمام مواد مغذی مورد نیاز خود مانند ویتامین D یا آهن را دریافت نکند. با این حال، دریافت بیشتر ویتامینها و مواد معدنی از غذا معمولاً توصیه میشود.
* خودتان را از مراقبت از اعضای خانواده و دوستانی که میخواهند شما را سالم ببینند، جدا نکنید. بدانید که آنها بهترین افرادی هستند شما در کنار خود دارید.
* از اصرار به وزن کردن خود یا بررسی کردن مکرر خود در آینه خودداری کنید. این کارها ممکن است کاری جز تقویت انگیزه شما برای حفظ عادات ناسالم انجام ندهند.
درمان جایگزین
مکملهای رژیمی و محصولات گیاهی که برای سرکوب اشتها یا کمک به کاهش وزن طراحی شدهاند ممکن است توسط افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی مورد سوء استفاده قرار گیرند. مکملها یا گیاهان دارویی میتوانند عوارض جانبی جدی داشتهباشند و بهطور خطرناکی با سایر داروها تداخل داشتهباشند. این محصولات یک فرآیند بررسی دقیق را طی نمیکنند و ممکن است موادی داشتهباشند که روی بطری آنها نوشته نشده باشد.
در نظر داشتهباشید که طبیعی بودن همیشه بهمعنای بیخطر بودن نیست. اگر از مکملهای غذایی یا گیاهان دارویی استفاده میکنید، در مورد خطرات احتمالی با پزشک خود صحبت کنید.
روشهای پیشگیری از اضطراب که مکمل درمان بیاشتهایی عصبی هستند، ممکن است حس سلامتی را افزایش داده و آرامش را در شما ارتقا دهند. نمونههایی از این روشها شامل شرکت در جلسات مذهبی و نیایش، ماساژ، یوگا و مدیتیشن است.
مقابله و پشتیبانی
ممکن است زمانی که با پیامهای مختلفی از سوی رسانهها، فرهنگها و شاید خانواده یا دوستان خود مواجه میشوید، کنار آمدن با بیاشتهایی عصبی دشوار باشد. حتی ممکن است شنیده باشید که مردم به شوخی میگویند کاش میتوانستند برای مدتی دچار بیاشتهایی شوند تا بتوانند وزن خود را کاهش دهند.
چه بیاشتهایی عصبی داشتهباشید و چه فرد مورد علاقه شما درگیر این اختلال باشد، از پزشک یا متخصص سلامت روانی خود بخواهید در مورد استراتژیهای مقابلهای و حمایت عاطفی مشاوره دهد. یادگیری استراتژیهای مؤثر مقابله و جلب حمایت خانواده و دوستان برای درمان موفق بسیار مهم است.
آماده شدن برای قرار ملاقات
این اطلاعات به شما کمک میکند برای قرار ملاقات آماده شوید و بدانید چه انتظاری از پزشک یا متخصص سلامت روان خود داشتهباشید.
ممکن است بخواهید از یکی از اعضای خانواده یا دوستتان بخواهید که با شما همراه شود. کسی که شما را همراهی میکند ممکن است چیزی را به یاد بیاورد که از دست دادهاید یا فراموش کردهاید. یک عضو خانواده نیز ممکن است بتواند تصویر کامل تری از زندگی خانوادگی تان به پزشک بدهد.
کاری که میتوانید انجام دهید
قبل از قرار ملاقات، فهرستی از موارد زیر تهیه کنید:
* هر علامتی که تجربه میکنید، از جمله هر علامتی که ممکن است بهدلیل قرار ملاقات بی ارتباط به نظر برسد را یادداشت کنید. سعی کنید زمانی که علائم شما شروع شد را به یاد بیاورید.
* اطلاعات شخصی کلیدی، از جمله هر گونه استرس عمده یا تغییرات اخیر در زندگی.
* تمام داروها، ویتامینها، محصولات گیاهی، داروهای بدون نسخه و سایر مکملهایی که مصرف میکنید و دوز آنها.
* سؤالاتی که باید از پزشک خود بپرسید تا به یاد داشتهباشید که هر چیزی که میخواهید را پوشش دهید.
برخی از سؤالاتی که ممکن است بخواهید از پزشک یا متخصص سلامت روان خود بپرسید عبارتند از:
* من به چه نوع آزمایشهایی نیاز دارم؟ آیا این آزمایشها به آمادگی خاصی نیاز دارند؟
* آیا این شرایط موقتی است یا طولانی مدت؟
* چه درمانهایی در دسترس است و کدام را توصیه میکنید؟
* آیا یک جایگزین عمومی برای دارویی که تجویز میکنید وجود دارد؟
* آیا بروشور یا مطالب چاپی دیگری هست که من بتوانم با خود داشته باشم؟ شما چه وب سایتهایی را توصیه میکنید؟
در زمان ملاقات از پرسیدن سؤالهای دیگری که به ذهن شما میرسد اما در فهرست سؤالات بالا وجود ندارد دریغ نکنید.
از دکتر خود چه انتظاری داشتهباشید
پزشک یا متخصص سلامت روان شما احتمالاً چند سؤال از شما میپرسد، از جمله:
* چه مدت است که نگران وزن خود هستید؟
* آیا ورزش میکنید؟
* از چه راههایی برای کاهش وزن استفاده کردهاید؟
* آیا علائم جسمی دارید؟
* آیا تا به حال بهطور عمدی بعد از اینکه زیاد غذا خوردید استفراغ کردهاید؟
* آیا دیگران از لاغری شما ابراز نگرانی میکنند؟
* آیا اغلب به غذا فکر میکنید؟
* آیا هرگز در خفا غذا میخورید؟
* آیا هیچیک از اعضای خانواده شما تا به حال علائمی از اختلال خوردن داشتهاند یا به اختلال خوردن مبتلا شدهاند؟
برای پاسخ به این سؤالات آماده باشید تا برای مرور هر نکتهای که میخواهید روی آن تمرکز کنید، وقت بیشتری بگذارید.
پزشکی
یادزدودگی یا فراموشی؛ Amnesia

بررسی اجمالی
یادزدودگی چیست؟ یادزدودگی یا فراموشی و یا در زبان انگلیسی Amnesia به از دست دادن خاطرات مانند حقایق، اطلاعات و تجربیات اشاره دارد. اگرچه فراموشکردن هویت یک وسیله معمول در سینما و تلویزیون است، اما بهطور کلی در فراموشی واقعی چنین نیست.
در عوض، افراد مبتلا به فراموشی – که به آن سندرم یادزدودگی نیز گفتهمیشود – معمولاً میدانند که چه کسانی هستند. اما آنها ممکن است در یادگیری اطلاعات جدید و تشکیل خاطرات جدید مشکل داشتهباشند.
فراموشی میتواند در اثر آسیب به مناطقی از مغز ایجاد شود که برای پردازش حافظه حیاتی هستند. بر خلاف یک دوره موقت از دست دادن حافظه (فراموشی کلی گذرا)، یادزدودگی میتواند دائمی باشد.
هیچ درمان خاصی برای یادزدودگی وجود ندارد، اما تکنیکهایی برای تقویت حافظه و پشتیبانی روانشناختی میتواند به افراد مبتلا به یادزدودگی و خانوادههای آنها کمک کند.
فهرست محتوا
علائم یادزدودگی
دو ویژگی اصلی یادزدودگی عبارتند از:
* دشواری در یادگیری اطلاعات جدید پس از شروع یادزدودگی (یادزدودگی آنتروگراد یا یادزدودگی پیش گستر)
* دشواری در بهخاطر سپردن رویدادهای گذشته و اطلاعات آشنای قبلی (یادزدودگی رتروگراد یا یادزدودگی پس گستر)
اغلب افراد مبتلا به یادزدودگی با حافظه کوتاهمدت خود مشکل دارند و نمیتوانند اطلاعات جدید را حفظ کنند. خاطرات اخیر بهاحتمالزیاد از دست میروند، در حالیکه خاطرات عمیقتر و دور از دسترستر ممکن است حفظ شوند. ممکن است فردی تجربیات دوران کودکی را به یاد بیاورد یا نام رئیس جمهورهای گذشته را بداند، اما نتواند نام رئیسجمهور فعلی را ذکر کند، بداند در چه ماهی قرار دارد یا به یاد داشتهباشد که برای صبحانه چه خوردهاست.
از دست دادن حافظه بر هوش، دانش عمومی، آگاهی، توجه، قضاوت، شخصیت یا هویت فرد تأثیر نمیگذارد. افراد مبتلا به یادزدودگی معمولاً میتوانند کلمات نوشتاری و گفتاری را درک کنند و میتوانند مهارتهایی مانند دوچرخهسواری یا نواختن پیانو را بیاموزند.
یادزدودگی یا فراموشی مانند زوال عقل نیست. فراموشی اغلب شامل از دست دادن حافظه است، اما شامل مشکلات شناختی مهم دیگری نیز میشود که منجر به کاهش عملکرد روزانه میشود.
الگوی فراموشی نیز یکی از علائم شایع اختلال شناختی خفیف (MCI) است، اما حافظه و دیگر مشکلات شناختی در MCI بهاندازه موارد تجربهشده در زوال عقل شدید نیستند.
علائم و نشانههای دیگر
بسته بهعلت فراموشی، سایر علائم و نشانهها ممکن است شامل موارد زیر باشند:
* خاطرات کاذب (خیالی و موهوم) یا بهطور کامل اختراعشده یا برگرفتهشده از خاطرات واقعی که بهلحاظ زمانی دچار خطا شدهاند
* سردرگمی یا انحراف
چه زمانی به پزشک مراجعه کنیم
هر کسی که از دست دادن حافظه، آسیب به سر، سردرگمی یا بینظمی را تجربه میکند، نیاز به مراقبت فوری پزشکی دارد.
فرد مبتلا به فراموشی ممکن است نتواند موقعیت مکانی خود را شناسایی کند یا حضور ذهن برای جستجوی مراقبتهای پزشکی داشتهباشد. اگر کسی که میشناسید علائم یادزدودگی دارد، به او کمک کنید تا بهدنبال مراقبت پزشکی باشد.
دلایل یادزدودگی
عملکرد حافظه عادی شامل بخشهای زیادی از مغز است. هر بیماری یا آسیبی که بر مغز تأثیر میگذارد میتواند در حافظه اختلال ایجاد کند.
فراموشی میتواند ناشی از آسیب به ساختارهایی از مغز باشد که سیستم لیمبیک را تشکیل میدهند، یعنی بخشهایی که احساسات و خاطرات شما را کنترل میکنند. این ساختارها شامل تالاموس که در اعماق مرکز مغز شما قرار دارد، و ساختارهای هیپوکامپ که در بخشهای گیجگاهی مغز شما قرار دارند، میشوند.
فراموشی ناشی از آسیب یا جراحت مغزی بهعنوان فراموشی عصبی شناخته میشود. علل احتمالی فراموشی عصبی عبارتند از:
* سکته مغزی
* التهاب مغزی (آنسفالیت) در نتیجه عفونت با ویروسی مانند ویروس هر پس سیمپلکس (تبخال سیمپلکس)، بهعنوان یک واکنش خودایمنی نسبت به سرطان در جایی دیگر از بدن (آنسفالیت لیمبیک پارانوپلاستیک) یا بهعنوان یک واکنش خودایمنی در غیاب سرطان
* کمبود اکسیژن کافی در مغز، بهعنوانمثال، در اثر حمله قلبی، دیسترس تنفسی یا تنگی نفس یا مسمومیت با مونوکسید کربن
* مصرف طولانی مدت مشروبات الکلی که منجر به کمبود تیامین (ویتامین B1) میشود.
* تومورها در مناطقی از مغز که حافظه را کنترل میکنند
* بیماریهای مخرب مغزی مانند بیماری آلزایمر و سایر اشکال زوال عقل
* تشنج
* داروهای خاصی مانند بنزودیازپین ها یا سایر داروهایی که بهعنوان مسکن عمل میکنند
* آسیبهای سر که باعث ضربه مغزی میشوند، خواه ناشی از تصادف رانندگی و خواه ناشی از ورزش، میتوانند منجر به سردرگمی و مشکلاتی در به یاد آوردن اطلاعات جدید شوند. این امر بهویژه در مراحل اولیه بهبودی شایع است. آسیبهای سر خفیف معمولاً باعث فراموشی پایدار نمیشوند، اما آسیبهای سر شدید ممکن است باعث فراموشی دائمی شوند.
نوع نادر دیگری از یادزدودگی، بهنام یادزدودگی تجزیهای یا گسسته، ناشی از شوک عاطفی یا تروما، مانند قربانی یک جنایت خشونتآمیز بودن است. در این اختلال، فرد ممکن است خاطرات شخصی و اطلاعات زندگینامه ای خود را از دست بدهد، اما معمولاً فقط بهطور مختصر.
عوامل خطر فراموشی
اگر موارد زیر را تجربه کرده باشید، احتمال ابتلا به یادزدودگی در شما ممکن است افزایش یابد:
* جراحی مغز، آسیب به سر یا تروما
* سکته مغزی
* سوء مصرف الکل
* تشنج
عوارض فراموشی
فراموشی از نظر شدت و دامنه متفاوت است، اما حتی فراموشی خفیف بر فعالیتهای روزانه و کیفیت زندگی تأثیر میگذارد. این سندرم میتواند در محل کار، مدرسه و محیطهای اجتماعی مشکل ایجاد کند.
ممکن است بازیابی خاطرات از دست رفته ممکن نباشد. برخی از افراد با مشکلات حافظه شدید باید در یک وضعیت تحت نظارت یا مرکز مراقبتهای گسترده زندگی کنند.
پیشگیری از فراموشی
از آنجا که آسیب به مغز میتواند علت اصلی یادزدودگی باشد، مهم است که اقداماتی برای به حداقل رساندن احتمال آسیب مغزی انجام دهید. برای مثال:
* از مصرف الکل خودداری کنید
* هنگام دوچرخهسواری از کلاه ایمنی و هنگام رانندگی از کمربند ایمنی استفادهکنید.
* هر عفونت را بهسرعت درمان کنید تا فرصتی برای سرایت به مغز نداشتهباشد.
* اگر علائمی دارید که نشاندهنده سکته مغزی یا آنوریسمی مغزی است، مانند سردرد شدید یا بیحسی یا فلج یکطرفه فوراً به مراکز درمانی مراجعه کنید.
تشخیص فراموشی
برای تشخیص فراموشی یا تشخیص یادزدودگی، پزشک یک ارزیابی جامع انجام خواهد داد تا سایر علل احتمالی از دست دادن حافظه مانند بیماری آلزایمر، سایر موارد زوال عقل، افسردگی یا تومور مغزی را رد کند.
سوابق پزشکی
ارزیابی با بررسی یک سابقه پزشکی دقیق شروع میشود. از آنجا که فرد مبتلا به از دست دادن حافظه ممکن است نتواند اطلاعات کاملی ارائه دهد، یک عضو خانواده، دوست یا یک مراقب دیگر نیز بهطور کلی در جلسه مصاحبه شرکت میکند.
پزشک سؤالات زیادی در مورد درک از دست دادن حافظه میپرسد. مسائلی که ممکن است مورد توجه قرار گیرند عبارتند از:
* نوع از دست دادن حافظه- جدید است یا طولانی مدت
* زمانی که مشکلات مربوط به حافظه شروع شد و چگونگی پیشرفت آنها
* عواملی مانند ضربه به سر، سکته مغزی یا جراحی
* سابقه خانوادگی بهویژه بیماریهای عصبی
* مصرف مواد مخدر و الکل
* علائم و نشانههای دیگر، مانند گیجی، مشکل در تکلم یا سخن گفتن، تغییرات شخصیتی یا اختلال در توانایی مراقبت از خود
* سابقه تشنج، سردرد، افسردگی یا سرطان
معاینه جسمی
معاینه جسمی ممکن است شامل معاینه عصبی برای بررسی رفلکس ها، عملکرد حسی، تعادل و دیگر جنبههای فیزیولوژیکی مغز و سیستم عصبی باشد.
آزمونهای شناختی
پزشک تفکر، قضاوت و حافظه اخیر و طولانی مدت فرد را مورد آزمایش قرار میدهد. او اطلاعات عمومی فرد مانند نام رئیسجمهور فعلی و همچنین اطلاعات شخصی و وقایع گذشته را بررسی میکند. پزشک همچنین ممکن است از فرد بخواهد فهرستی از کلمات را تکرار کند.
ارزیابی حافظه میتواند به تعیین میزان از دست دادن حافظه کمک کند و بینش هایی را در مورد اینکه فرد ممکن است به چه نوع کمکی نیاز داشتهباشد، فراهم کند.
آزمونهای تشخیصی
پزشک ممکن است موارد زیر را تجویز کند:
* آزمایشهای تصویربرداری– شامل MRI و سی تی اسکن- برای بررسی آسیب یا ناهنجاریهای مغزی
* آزمایش خون برای بررسی عفونت، کمبودهای تغذیهای یا مسائل دیگر
* الکتروانسفالوگرام برای بررسی وجود فعالیت تشنج
درمان
درمان فراموشی یا درمان یادزدودگی بر تکنیکها و استراتژیهای برای کمک به جبران مشکل حافظه و پرداختن به هر بیماری زمینهای که باعث فراموشی میشود، تمرکز دارد.
کار درمانی
فرد مبتلا به فراموشی ممکن است با یک کاردرمانگر برای یادگیری اطلاعات جدید برای جایگزینی آنچه از دست رفته، یا استفاده از خاطرات دستنخورده بهعنوان پایهای برای دریافت اطلاعات جدید کار کند.
آموزش حافظه همچنین ممکن است شامل استراتژیهای مختلفی برای سازماندهی اطلاعات باشد، بهگونهای که برای به یاد آوردن و بهبود درک مکالمه گسترده آسانتر است.
کمک فنآوری
بسیاری از افراد مبتلا به فراموشی استفاده از فناوریهای هوشمند مانند گوشی هوشمند یا یکدستگاه تبلت را مفید میدانند. با کمی آموزش و تمرین، حتی افراد مبتلا به فراموشی شدید هم میتوانند از این دستگاههای الکترونیکی برای کمک به کارهای روزمره خود استفادهکنند. بهعنوانمثال، گوشیهای هوشمند میتوانند برای یادآوری رویدادهای مهم یا مصرف دارو برنامهریزی شوند.
حافظههای کممصرف شامل دفترچه یادداشت، تقویم دیواری، دفترچه یادداشت و عکس از افراد و مکانها هستند.
داروها یا مکملها
در حال حاضر هیچ دارویی برای درمان اکثر انواع فراموشی در دسترس نیست. فراموشی یا یادزدودگی ناشی از سندرم ورنیکه-کورساکف شامل کمبود تیامین است. درمان شامل جایگزینکردن این ویتامین و ارائه تغذیه مناسب است. اگرچه درمان شامل پرهیز جدی از مصرف نوشیدنیهای الکلی نیز میشود، که میتواند به جلوگیری از آسیب بیشتر کمک کند. به هرحال اغلب افراد ممکن است تمام حافظه از دست رفته خود را بازیابی نکنند.
بهترین دارو برای فراموشی شما پس از معاینه دقیق شما توسط پزشک متخصص تجویز خواهد شد.
تحقیقات ممکن است روزی به درمانهای جدیدی برای اختلالات حافظه منجر شود اما پیچیدگی فرایندهای مغزی درگیر باعث میشود که بعید به نظر برسد که یک دارو بتواند تمام مشکلات حافظه را حل کند.
مقابله و پشتیبانی
زندگی با فراموشی میتواند برای کسانیکه دچار از دست دادن حافظه هستند و همچنین برای خانواده و دوستان آنها ناامید کننده باشد. افراد مبتلا بهشکلهای شدید فراموشی ممکن است نیاز بهکمک مستقیم خانواده، دوستان یا مراقبان حرفهای داشتهباشند.
صحبتکردن با افرادی که میدانند شما چه میکنید و نیز افرادی که ممکن است بتواند توصیهها یا نکاتی را در مورد زندگی با فراموشی شما ارائه دهد، میتواند مفید باشد. از پزشک خود بپرسید آیا از یک گروه حمایتی در منطقه شما در خصوص افراد مبتلا به فراموشی و عزیزانشان اطلاع دارد یا خیر.
اگر یک علت زمینهای برای یادزدودگی شناسایی شود، سازمانهای ملی وجود دارند که میتوانند اطلاعات اضافی یا پشتیبانی برای فرد و خانوادههای آنها فراهم کنند.
آمادهشدن برای قرار ملاقات با پزشک
بهاحتمالزیاد با مراجعه به پزشک خانواده یا پزشک عمومی کار خود را شروع میکنید اما ممکن است به پزشک متخصص در زمینه اختلالات مغز و سیستم عصبی (نورولوژیست) نیز ارجاع داده شوید.
سعی کنید حتماً بهموقع به قرار ملاقات خود برسید. این اطلاعات به شما کمک میکند تا برای قرار ملاقات آماده شوید و بدانید چه انتظاری از دکترتان دارید.
کاری که میتوانید انجام دهید
* هر نشانه غیرمعمولی را که تجربه میکنید، از جمله هر نشانهای که ممکن است حتی به فراموشی بیارتباط به نظر برسد، یادداشت کنید.
* اطلاعات شخصی کلیدی، از جمله استرس عمده یا تغییرات اخیر در زندگی که میتوانید بهخاطر بیاورید را یادداشت کنید. از اعضای خانواده یا دوستان خود بخواهید به شما کمک کنند، تا از کامل بودن لیست خود اطمینان حاصل کنید.
* لیستی از تمام داروها، ویتامینها یا مکملهایی که مصرف میکنید تهیه کنید.
* از یکی از اعضای خانواده یا دوستان خود بخواهید که همراه شما بیاید. حتی در بهترین شرایط، بهخاطر سپردن تمام اطلاعاتی که در طول یک قرار ملاقات به شما ارائه میشود میتواند دشوار باشد. کسی که همراه شما است میتواند به شما کمک کند تا همه چیزهایی که گفتهشده را به یاد بیاورید.
* یک دفترچه یادداشت و خودکار یا مداد همراه داشتهباشید تا نکاتی که میخواهید بعداً به یاد داشتهباشید را یادداشت کنید.
* سؤالاتی که باید از دکترتان بپرسید را یادداشت کنید.
تهیه فهرستی از سؤالات میتواند به شما کمک کند تا بیش ترین وقت خود را با دکترتان بگذرانید و همچنین اطمینان حاصل کنید که هر آنچه میخواهید بپرسید را پوشش میدهید. برای فراموشی یا یادزدودگی، برخی سؤالات اساسی که باید از دکترتان بپرسید عبارتند از:
* مهم ترین علت علائم من چیست؟
* آیا علل احتمالی دیگری برای علائم من وجود دارد؟
* من به چه نوع آزمونهایی نیاز دارم؟ آیا این آزمونها به آمادگی خاصی نیاز دارند؟
* آیا حافظهی من باز خواهد گشت؟
* چه درمانهایی در دسترس است و کدام را توصیه میکنید؟
* چگونه میتوانم آنها را با هم مدیریت کنم؟
* آیا باید فعالیتی را محدود کنم؟
* آیا بروشور یا مطالب چاپی دیگری هست که من بتوانم داشته باشم؟ شما چه وبسایت نهایی را توصیه میکنید؟
علاوه بر سؤالاتی که برای پرسیدن از پزشک خود آماده کردهاید، پرسیدن در مورد هر مطلبی که در طول قرار ملاقات آن را درک نمیکنید، تردید نکنید.
از دکترتان چه انتظاری داشتهباشید؟
پزشک شما احتمالاً چند سؤال از شما میپرسد، از جمله:
* چه زمانی برای اولین بار متوجه از دست دادن حافظه خود شدید؟
* آیا در آن زمان علائم دیگری را تجربه کردهاید؟
* آیا شما درگیر هیچگونه تروما بودید؟ بهعنوانمثال، تصادف رانندگی، برخورد شدید در ورزش یا حمله؟
* آیا بیماری یا اتفاق دیگری باعث از دست رفتن حافظه شما شدهاست؟
* آیا چیزی به بهبود حافظه شما کمک میکند؟
* به نظر میرسد چه چیزی از دست دادن حافظه شما را بدتر میکند؟
* آیا مشکلات حافظه متناوب است یا ثابت؟
* آیا از دست دادن حافظه ثابت است یا بدتر میشود؟
* آیا از دست دادن حافظه بهطور ناگهانی رخداده یا بهصورت تدریجی اتفاق افتاد؟