روانشناسی
چرا من دوست صمیمی ندارم
داشتن یک دوست صمیمی میتواند یک تجربه بسیار ارزشمند و روانشناختی باشد و بسیاری از افراد آرزو دارند دوست صمیمی داشته باشند. اما ممکن است چندین دلیل برای نداشتن یک دوست صمیمی وجود داشته باشد. یک فرد ممکن است از خودش بپرسد، چرا دوست صمیمی ندارم، من تو مدرسه هیچ دوست ندارم، چرا من هیچ دوستی ندارم، دلیل دوست نداشتن دیگران، هیچ دوستی ندارم، تو مدرسه هیچ دوستی ندارم و ….
در ادامه برخی از این دلایل را بررسی میکنیم.
دلایل نداشتن دوست صمیمی
- انتخاب: ممکن است به دلیل عدم یافتن یک شخصیت مطابق با خودتان، یافتن دوست صمیمی مشکل شده باشد. هر فردی دارای تفاوتها و سلیقههای خاص خود است و برای یافتن یک دوست صمیمی، ممکن است نیاز به تلاش بیشتر و پیدا کردن شخصیتی مشابه با خودتان داشته باشید.
- ارتباطات اجتماعی: اگر در محیطهای اجتماعی فعالیت کمی داشته باشید و به راحتی با افراد جدید ارتباط برقرار نکنید، شانس برقراری دوستی صمیمی کاهش مییابد. برقراری ارتباط با افراد جدید، شرکت در گروههای علاقهمندی و مشارکت در فعالیتهای اجتماعی میتواند به شما در یافتن دوست صمیمی کمک کند.
- انتظارات بالا: گاهی اوقات ممکن است انتظارات بالایی از یک دوست صمیمی داشته باشید که باعث میشود تا دشوارتر باشد کسی را پیدا کنید که به این انتظارات پاسخ دهد. مهم است که انتظارات خود را واقعبینانه و منطقی در نظر بگیرید تا بتوانید بهتر برای دوستی جدید تلاش کنید.
- تجربههای گذشته: ممکن است تجربههای ناموفق یا ناراحتکننده در دوستیهای گذشته باعث شده باشد که شما به طور ناخودآگاه از برقراری دوستیهای جدید دلسرد شوید. این اتفاق ممکن است باعث شود که محافظهکاری کنید و احتمالاً مانع از ایجاد ارتباط صمیمی با افراد دیگر شوید. در این مورد، ممکن است نیاز به تلاش بیشتر و اعتماد به نفس بیشتر در پذیرش این احتمالات وجود داشته باشد.
- محیط اجتماعی: محیط اجتماعی ممکن است نقش مهمی در برقراری دوستی صمیمی بازی کند. اگر در محیطی زندگی میکنید که شامل افرادی با سلایق و اهداف متفاوت است و همنشینی بلندمدت با افراد مشخصی نداشته باشید، به دشواری میتوانید یک دوست صمیمی پیدا کنید. در این صورت، میتوانید محیطهای جدیدی را برای ملاقات و برقراری ارتباط انتخاب کنید، مانند شرکت در گروههای علاقهمندی، رفتن به رویدادها و جلسات اجتماعی، شرکت در دورههای آموزشی و غیره.
مهم است بدانید که برقراری یک دوستی صمیمی زمان و تلاش میطلبد. ممکن است نیاز به آزادی در برقراری ارتباطات، صبر و پیشرفت تدریجی در میزان اعتماد و صمیمیت باشد. همچنین، با توجه به تغییرات زندگی و محیط اطراف، این امر نیاز به تنظیم و تطبیق ممکن است داشته باشد.
از دیدگاه روانشناختی، برقراری دوستی صمیمی به عوامل متعددی بستگی دارد که ممکن است در زمان و در شرایط مختلف تغییر کند. برخی از این عوامل عبارتند از:
- ارتباط و تعامل: برای برقراری دوستی صمیمی، باید به تعامل با دیگران توجه کنید. این شامل شناخت بهتر افراد، اظهار نظرها و دیدگاههای خود، گوش دادن فعال و به اشتراک گذاری تجربیات است.
- صداقت و اعتماد: برقراری روابط صمیمی نیازمند اعتماد است. باید صادقانه و با احترام با دیگران رفتار کنید و به آنها اعتماد کنید. همچنین، شما نیز باید مورد اعتماد دیگران قرار بگیرید تا بین شما و آنها ارتباط صمیمی برقرار شود.
- تفکر مثبت: نگرش مثبت نسبت به خودتان و دیگران میتواند در برقراری دوستی صمیمی کمک کند. به دنبال نقاط مشترک و علاقههای مشترک با دیگران بگردید و تمرکز خود را بر مثبتیهای روابط تمرکز دهید.
- تعاملات اجتماعی: شرکت در فعالیتها و جوامعی که به علاقهمندیها و سلیقههای شما مربوط میشود، فرصتی خوب برای برقراری دوستی صمیمی است. به عنوان مثال، شرکت در دورههای آموزشی، ورزش، گروههای هنری، جمعیتهای خیریه و موارد مشابه میتواند شما را با افرادی با سلایق مشابه آشنا کند.
- خودشناسی: برای برقراری دوستی صمیمی، نیاز است تا به خودتان بیاندیشید و خودتان را بشناسید. باید بفهمید چه نوع ارتباطاتی برایتان مهم و مناسب است و از کدام ویژگیها و ارزشها در دوستیها اهمیت میدهید. همچنین، شناخت نقاط قوت و ضعف خودتان میتواند به شما در ایجاد روابط صمیمی کمک کند.
- پذیرش و تحمل: دوستی صمیمی نیازمند پذیرش و تحمل میان شما و دیگران است. هیچ کس کامل نیست و همه ما خصوصیات و نقاط ضعف خود را داریم. پذیرفتن دیگران به همراه خوبیها و بدیهایشان میتواند ارتباط را قویتر و صمیمیتر کند.
- صبر و پایداری: برقراری دوستی صمیمی زمان و تلاش میطلبد. نباید انتظار داشته باشید که در زمان کوتاهی دوست صمیمی پیدا کنید. برقراری ارتباط صمیمی نیازمند صبر، پایداری و سرمایهگذاری زمانی است.
در صورتی که مشکل برقراری دوستی صمیمی برای شما به میزانی مشکلآفرین شده است که توانایی حل آن را به تنهایی ندارید، مراجعه به یک مشاور یا روانشناس میتواند به شما کمک کند. یک مشاور ماهر میتواند شما را در ارتقای مهارتهای ارتباطی، بهبود اعتماد به نفس و تفکر سازنده، مدیریت احساسات و تواناییهای اجتماعی همراهی کند. او میتواند به شما راهنمایی کند تا بهترین راه برای برقراری دوستی صمیمی را در مواجهه با موانع مختلف بیابید.
به طور کلی، اهمیت قائل شدن به روابط انسانی و برقراری دوستی صمیمی طبیعی است و همه افراد میتوانند با تلاش و انعطاف پذیری این نوع ارتباطات را توسعه دهند. مهم است که خودتان را به عنوان فردی مقبول و ارزشمند در نظر بگیرید و به دنبال ارتباطات معنادار و صمیمی با دیگران باشید.
با توجه به هر شخصیت و شرایط خاص شما، راهکارها و روشهایی که در برقراری دوستی صمیمی بهتر به شما کمک میکند، ممکن است متفاوت باشد. به خودتان زمان بدهید، صبور باشید و از تجارب خود در ارتباط با دیگران یاد بگیرید. همچنین، ممکن است بهتر باشد به خودتان تحمل کمی بیشتر بدهید و تلاش کنید ارتباطات را به طور طبیعی و به صورت تدریجی برقرار کنید.
با خودآگاهی، بازنگری در انتظارات خود و قبول احتمال عدم تطابق کامل با دیگران، میتوانید به راحتی با نتایجی که به دست میآیند کنار بیایید و از تجربههای خود در روابط ارتباطی به عنوان یادگیری استفاده کنید.
در پایان، لازم به ذکر است که برقراری دوستی صمیمی زمان و تلاش میطلبد و ممکن است در مسیر آن موانع و چالشها وجود داشته باشد. بنابراین، به خودتان و مسیرتان تسلیم نشوید و به صبر و پشتکار خود ایمان داشته باشید.
همچنین، به یاد داشته باشید که دوستی صمیمی به تنهایی نشانهی ارزش شما نیست. شما به عنوان یک فرد ارزشمند و قابل احترام هستید بدون اینکه نیاز به دوستی صمیمی داشته باشید. مهمترین نکته این است که شما خودتان را بپذیرید و با خودتان به عنوان یک دوست صمیمی باشید.
امیدوارم این راهنماها به شما در برقراری دوستی صمیمی کمک کند. موفق و پایدار باشید و همیشه به دنبال ارتباطات معنادار و صمیمی با دیگران باشید.
روانشناسی
اختلال بدشکلی بدن یا اختلال بدریخت انگاری بدن
فهرست محتوا
خلاصه
اختلال بدریخت انگاری بدن چیست؟ اختلال بدشکلی بدن یا اختلال بدریخت انگاری بدن (Body dysmorphic disorder) یک بیماری روانی است که در آن نمیتوانید از فکر کردن به یک یا چند نقص یا عیب هایی در ظاهر خود دست بکشید – نقصی که جزئی به نظر میرسد یا توسط دیگران قابل مشاهده نیست. اما ممکن است آنقدر احساس خجالت، شرم و اضطراب داشته باشید که ممکن است از بسیاری موقعیت های اجتماعی اجتناب کنید.
هنگامی که دچار اختلال بدشکلی بدن هستید، به شدت بر ظاهر و تصویر بدن خود تمرکز می کنید، به طور مکرر آینه را چک می کنید، آرایش می کنید یا به دنبال اطمینان می گردید، گاهی اوقات برای ساعت های زیادی در روز. نقص درک شده شما و رفتارهای تکراری باعث ناراحتی قابل توجه شما می شود و بر توانایی شما برای عملکرد در زندگی روزمره تأثیر می گذارد.
شما ممکن است به دنبال روشهای زیبایی بیشماری بگردید تا عیوب درک شده خود را «رفع» کنید. پس از آن، ممکن است احساس رضایت موقت یا کاهش پریشانی خود داشته باشید، اما اغلب اضطراب برمیگردد و ممکن است جستجوی راههای دیگر برای رفع نقص درک شده خود را از سر بگیرید.
درمان اختلال بدریخت انگاری ممکن است شامل درمان شناختی رفتاری و دارو باشد.
علائم اختلال بدریخت انگاری بدن
علائم و نشانه های اختلال بدشکلی بدن عبارتند از:
* به شدت مشغول بودن با یک نقص ظاهری که برای دیگران قابل مشاهده نیست یا جزئی به نظر می رسد
* اعتقاد قوی به اینکه شما نقصی در ظاهر خود دارید که شما را زشت یا بد شکل می کند
* باور به اینکه دیگران به شکلی منفی به ظاهر شما توجه ویژه ای می کنند یا شما را مسخره می کنند
* درگیر شدن در رفتارهایی با هدف رفع یا پنهان کردن نقص درک شده که مقاومت در برابر یا کنترل آن دشوار است، مانند چک کردن مکرر آینه، آراستن یا برداشتن پوست
* تلاش برای پنهان کردن عیوب درک شده با استایل، آرایش یا لباس
* به طور مداوم ظاهر خود را با دیگران مقایسه کنید
* به طور مکرر به دنبال اطمینان در مورد ظاهر خود از دیگران هستید
* داشتن تمایلات کمال گرایانه
* به دنبال روش های زیبایی با رضایت اندک
* اجتناب از موقعیت های اجتماعی
مشغول شدن به ظاهر و افکار بیش از حد و رفتارهای تکراری می تواند ناخواسته باشد، کنترل آن دشوار است و به قدری زمان بر است که می تواند باعث ناراحتی یا مشکلات عمده در زندگی اجتماعی، کار، مدرسه یا سایر زمینه های عملکردی شما شود.
ممکن است بیش از حد روی یک یا چند قسمت از بدن خود تمرکز کنید. ویژگی بدنی که روی آن تمرکز می کنید ممکن است در طول زمان تغییر کند. متداول ترین ویژگی هایی که مردم تمایل دارند به آن توجه کنند عبارتند از:
* صورت، مانند بینی، چهره، چین و چروک، آکنه و سایر لک ها
* مو، مانند ظاهر، کم پشت شدن و طاسی
* ظاهر پوست و رگ
* اندازه پستان
* اندازه و حجم ماهیچه
* دستگاه تناسلی
مشغله فکری در مورد اینکه بدن شما خیلی کوچک است یا به اندازه کافی عضلانی نیست (دیسمورفی عضلانی) تقریباً منحصراً در مردان اتفاق می افتد.
بینش در مورد اختلال اختلال بدریخت انگاری بدن متفاوت است. ممکن است تشخیص دهید که باورهای شما در مورد عیب های درک شده شما ممکن است بیش از حد باشد یا درست نباشد، یا فکر کنید که احتمالاً درست است، یا کاملاً متقاعد شده باشید که آنها درست هستند. هر چه بیشتر به باورهای خود متقاعد شوید، ممکن است در زندگی خود پریشانی و اختلال بیشتری را تجربه کنید.
چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد
شرم و خجالت در مورد ظاهر خود ممکن است شما را از جستجوی درمان برای اختلال بدریخت انگاری بدن باز دارد. اما اگر علائم یا نشانه هایی دارید، به پزشک خود یا یک متخصص سلامت روان مراجعه کنید.
اختلال بدشکلی بدن معمولاً به خودی خود بهبود نمی یابد. اگر درمان نشود، ممکن است در طول زمان بدتر شود و منجر به اضطراب، هزینه های پزشکی گسترده، افسردگی شدید و حتی افکار و رفتار خودکشی شود.
اگر افکار خودکشی دارید
افکار و رفتار خودکشی در اختلال بدریخت پنداری بدن رایج است. اگر فکر می کنید ممکن است به خود آسیب برسانید یا اقدام به خودکشی کنید، فورا کمک بگیرید:
* فوراً با ۱۲۳ یا همان اورژانس تماس بگیرید.
* از متخصص سلامت روان مشاوره بگیرید.
* با یک دوست صمیمی یا یکی از اعضای خانواده ارتباط برقرار کنید.
* با یک شخص مذهبی، رهبر معنوی یا شخص دیگری در جامعه مذهبی خود تماس بگیرید.
دلایل بدریخت انگاری بدن
مشخص نیست که چه چیزی باعث اختلال بدشکلی بدن می شود. مانند بسیاری دیگر از شرایط سلامت روان، اختلال بدشکلی بدن ممکن است ناشی از ترکیبی از مسائل باشد، مانند سابقه خانوادگی این اختلال، ارزیابیها یا تجربیات منفی در مورد بدن یا تصور از خود، و عملکرد غیر طبیعی مغز یا سطوح غیر طبیعی مواد شیمیایی مغز که سروتونین نامیده می شود.
عوامل خطر
اختلال بدشکلی بدن معمولاً در سال های اولیه نوجوانی شروع می شود و هم مردان و هم زنان را تحت تأثیر قرار می دهد.
به نظر می رسد عوامل خاصی خطر ایجاد یا ایجاد اختلال بدریخت انگاری بدن را افزایش می دهند، از جمله:
* داشتن خویشاوندان خونی مبتلا به اختلال بدشکلی بدن یا اختلال وسواس فکری اجباری
* تجارب منفی زندگی، مانند مسخره کردن، غفلت یا سوء استفاده در دوران کودکی
* برخی از ویژگی های شخصیتی مانند کمال گرایی
* فشار اجتماعی یا انتظارات زیبایی
* داشتن یک بیماری روانی دیگر، مانند اضطراب یا افسردگی
عوارض اختلال بدریخت انگاری بدن
عوارضی که ممکن است ناشی از اختلال بدشکلی بدن یا همراه با آن باشد، به عنوان مثال عبارتند از:
* عزت نفس پایین
* منزوی سازی اجتماعی
* افسردگی شدید یا سایر اختلالات خلقی
* افکار یا رفتار خودکشی
* اختلالات اضطرابی، از جمله اختلال اضطراب اجتماعی (فوبیای اجتماعی)
* اختلال وسواس فکری عملی
* اختلالات اشتها
* سوء استفاده مواد مخدر
* مشکلات سلامتی ناشی از رفتارهایی مانند لایه برداری پوست
* درد فیزیکی یا خطر تغییر شکل به دلیل مداخلات جراحی مکرر
پیشگیری
هیچ راه شناخته شده ای برای جلوگیری از اختلال بدشکلی بدن وجود ندارد. با این حال، از آنجایی که اختلال بدریخت انگاری بدن اغلب در سال های اولیه نوجوانی شروع می شود، شناسایی زودهنگام اختلال و شروع درمان ممکن است مفید باشد.
درمان نگهدارنده طولانی مدت همچنین ممکن است به جلوگیری از عود علائم اختلال بدشکلی بدن کمک کند.
تشخیص اختلال بد ریخت انگاری بدن
پس از ارزیابی پزشکی برای کمک به رد سایر بیماری ها ، پزشک شما ممکن است برای ارزیابی بیشتر به یک متخصص سلامت روان ارجاع دهد.
تشخیص اختلال بدشکلی بدن معمولاً بر اساس موارد زیر است:
* ارزیابی روانشناختی که عوامل خطر و افکار، احساسات و رفتارهای مرتبط با تصویر منفی از خود را ارزیابی می کند
* سابقه شخصی، اجتماعی، خانوادگی و پزشکی
* علائم و نشانه ها
درمان
درمان اختلال بدریخت انگاری بدن اغلب شامل ترکیبی از درمان شناختی رفتاری و دارو است.
درمان شناختی رفتاری
درمان شناختی رفتاری برای اختلال بدشکلی بدن بر موارد زیر تمرکز دارد:
* به شما کمک می کند تا یاد بگیرید که چگونه افکار منفی، واکنش های عاطفی و رفتارها مشکلات را در طول زمان حفظ می کنند
* به چالش کشیدن افکار منفی خودکار در مورد تصویر بدن خود و یادگیری روش های انعطاف پذیرتر تفکر
* یادگیری روشهای جایگزین برای رسیدگی به اصرار یا تشریفات برای کمک به کاهش بازبینی آینه، اطمینانجویی یا استفاده بیش از حد از خدمات پزشکی
* آموزش رفتارهای دیگر برای بهبود سلامت روان شما، مانند پرداختن به اجتناب اجتماعی و افزایش مشارکت با حمایت ها و فعالیت های سالم
شما و متخصص روانتان میتوانید در مورد اهداف خود برای درمان صحبت کنید و یک برنامه درمانی شخصی برای یادگیری و تقویت مهارتهای مقابله ایجاد کنید. مشارکت دادن اعضای خانواده در درمان ممکن است به ویژه برای نوجوانان مهم باشد.
داروها
اگرچه هیچ دارویی به طور خاص برای درمان اختلال بدشکلی بدن تأیید نشده شده است، اما داروهایی که برای درمان سایر شرایط سلامت روان – مانند افسردگی و اختلال وسواس فکری – جبری استفاده می شوند، می توانند موثر باشند.
* مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs). از آنجایی که اختلال بدریخت انگاری بدن می تواند تا حدی به دلیل مشکلات مربوط به سروتونین شیمیایی مغز ایجاد شود، SSRI ها ممکن است تجویز شوند. به نظر می رسد که SSRI ها نسبت به سایر داروهای ضد افسردگی برای اختلال بدشکلی بدن موثرتر هستند و ممکن است به کنترل افکار منفی و رفتارهای تکراری شما کمک کنند.
* سایر داروها. در برخی موارد، بسته به علائم خود، ممکن است علاوه بر SSRI از داروهای دیگر نیز بهره مند شوید.
بستری شدن در بیمارستان
در برخی موارد، علائم اختلال بدرسخت انگاری بدن شما ممکن است آنقدر شدید باشد که نیاز به بستری شدن در بیمارستان روانپزشکی داشته باشید. به طور کلی این کار فقط زمانی توصیه می شود که قادر به انجام مسئولیت های روزانه نباشید یا زمانی که در معرض خطر فوری آسیب رساندن به خود هستید.
شیوه زندگی و درمان های خانگی
اختلال بدریخت انگاری بدن نیاز به درمان توسط یک متخصص سلامت روان دارد. اما شما می توانید برخی از کارها را برای ایجاد برنامه درمانی خود انجام دهید، مانند:
* به برنامه درمانی خود پایبند باشید. از جلسات درمانی غافل نشوید، حتی اگر تمایلی به رفتن ندارید. حتی اگر احساس خوبی دارید، به مصرف داروهای خود ادامه دهید. اگر متوقف شوید، علائم ممکن است عود کنند. همچنین ممکن است با قطع ناگهانی یک دارو علائمی شبیه ترک را تجربه کنید.
* در مورد اختلال خود بیاموزید. آموزش در مورد اختلال بدشکلی بدن می تواند به شما قدرت دهد و به شما انگیزه دهد تا به برنامه درمانی خود پایبند باشید.
* به علائم هشدار دهنده توجه کنید. با پزشک یا متخصص روان خود کار کنید تا بدانید چه چیزی ممکن است علائم شما را تحریک کند. یک برنامه ریزی کنید تا بدانید در صورت بازگشت علائم چه کاری انجام دهید. در صورت مشاهده هرگونه تغییر در علائم یا احساس خود با پزشک یا متخصص سلامت روان خود ملاقات کنید.
* استراتژی های آموخته شده را تمرین کنید. در خانه، مهارتهایی را که در طول درمان یاد میگیرید، به طور معمول تمرین کنید تا به عادتهای قویتری تبدیل شوند.
* از مصرف مواد مخدر و الکل خودداری کنید. الکل و مواد مخدر می توانند علائم را بدتر کنند یا با داروها تداخل داشته باشند.
* فعال شدن. فعالیت بدنی و ورزش می تواند به مدیریت بسیاری از علائم مانند افسردگی، استرس و اضطراب کمک کند. پیاده روی، آهسته دویدن، شنا کردن، باغبانی یا انجام فعالیت بدنی دیگری که از آن لذت می برید را در نظر بگیرید. با این حال، از ورزش بیش از حد به عنوان راهی برای رفع نقص درک شده خودداری کنید.
مقابله و حمایت
با پزشک یا متخصص سلامت روان خود در مورد بهبود مهارت های مقابله ای خود و راه های تمرکز بر شناسایی، نظارت و تغییر افکار و رفتارهای منفی در مورد ظاهر خود صحبت کنید.
این نکات را برای کمک به مقابله با اختلال بدشکلی بدن در نظر بگیرید:
* یادداشت برداری کنید. این می تواند به شما کمک کند افکار، احساسات و رفتارهای منفی را بهتر شناسایی کنید.
* منزوی نشوید. سعی کنید در فعالیت های اجتماعی شرکت کنید و به طور منظم با دوستان و خانواده که می توانند به عنوان پشتیبان سالم عمل کنند دور هم جمع شوید.
* مراقب خودتان باشید. سالم غذا بخورید، فعالیت بدنی داشته باشید و خواب کافی داشته باشید.
* به یک گروه پشتیبانی بپیوندید. با دیگرانی که با چالش های مشابه روبرو هستند ارتباط برقرار کنید.
* روی اهداف خود متمرکز بمانید. بهبودی یک فرآیند مداوم است. با در نظر داشتن اهداف بهبودی خود انگیزه خود را حفظ کنید.
* آرامش و مدیریت استرس را یاد بگیرید. سعی کنید تکنیک های کاهش استرس مانند مدیتیشن یا تنفس عمیق را تمرین کنید.
* وقتی احساس ناراحتی یا ناامیدی می کنید، تصمیمات مهمی نگیرید. ممکن است به وضوح فکر نکنید و بعداً از تصمیمات خود پشیمان شوید.
آماده شدن برای قرار ملاقات با پزشک
اگرچه ممکن است شروع به صحبت با پزشک خود در مورد نگرانی های خود کنید، اما احتمالاً برای ارزیابی بیشتر و درمان تخصصی به یک متخصص سلامت روان مانند روانپزشک یا روانشناس ارجاع داده می شوید.
آنچه شما می توانید انجام دهید
قبل از قرار ملاقات، فهرستی از موارد زیر تهیه کنید:
* علائمی که شما یا خانوادهتان متوجه شدهاید و اینکه برای چه مدت درگیر آنها بودهاید. از دوستان یا اعضای خانواده بپرسید که آیا نسبت به رفتار شما و آنچه که متوجه شده اند، نگران بوده اند یا خیر.
* اطلاعات شخصی کلیدی، از جمله وقایع آسیب زا در گذشته و هر عامل استرس زا فعلی. در مورد سابقه پزشکی خانواده خود، از جمله هرگونه سابقه بیماری های روانی مانند اختلال بدشکلی بدن و اختلال وسواس فکری-اجباری اطلاعات کسب کنید.
* اطلاعات پزشکی شما، از جمله سایر شرایط سلامت جسمی یا روانی که در آنها تشخیص داده شده است.
* تمام داروهایی که مصرف می کنید، از جمله نام و دوز هر دارو، گیاه، ویتامین یا سایر مکمل هایی که مصرف می کنید.
* سوالاتی که میخواهید از پزشک یا ارائهدهنده سلامت روان خود بپرسید تا بهترین استفاده را از قرار ملاقات خود ببرید.
برخی از سوالات اساسی برای پرسیدن عبارتند از:
* به نظر شما چه چیزی به احتمال زیاد باعث علائم من می شود؟
* سایر علل احتمالی علائم من چیست؟
* آیا رفتار درمانی می تواند مفید باشد؟
* آیا داروهایی وجود دارد که ممکن است کمک کند؟
* درمان چه مدت طول می کشد؟
* برای کمک به خودم چه کنم؟
* آیا بروشور یا مواد چاپی دیگری دارید که بتوانم داشته باشم؟
* آیا وب سایت هایی وجود دارد که بتوانید آنها را معرفی کنید؟
از پرسیدن سؤالات دیگری که در فهرست بالا قرار ندارند اما به ذهن شما میرسند دریغ نکنید.
از پزشک خود چه انتظاری داشته باشید
پزشک یا متخصص سلامت روان شما ممکن است از شما سوالاتی بپرسد، مانند:
* آیا نگران ظاهر خود هستید؟
* اولین بار از کی شروع به نگرانی در مورد ظاهر خود کردید؟
* زندگی روزمره شما چگونه تحت تأثیر علائم شما قرار می گیرد؟
* هر روز چقدر زمان صرف فکر کردن به ظاهر خود می کنید؟
* چه درمان دیگری در صورت وجود داشته اید؟
* در صورت وجود چه عمل های زیبایی انجام داده اید؟
* برای احساس بهتر یا کنترل علائم خود به تنهایی چه چیزی را امتحان کرده اید؟
* چه چیزهایی حال شما را بدتر می کند؟
* آیا دوستان یا خانواده در مورد خلق و خو یا رفتار شما نظر داده اند؟
* آیا شما بستگانی دارید که به بیماری روانی مبتلا شده باشند؟
* امیدوارید از درمان چه چیزی به دست آورید؟
* چه داروها، گیاهان دارویی یا مکمل های دیگری مصرف می کنید؟
پزشک یا متخصص سلامت روان شما بر اساس پاسخها، علائم و نیازهای شما سؤالات بیشتری میپرسد. آماده سازی و پیش بینی سوالات به شما کمک می کند تا از زمان قرار خود نهایت استفاده را ببرید.
روانشناسی
اختلال دوقطبی؛ از تشخیص تا درمان
فهرست محتوا
خلاصه
اختلال دوقطبی چیست؟ اختلال دوقطبی (به انگلیسی Bipolar disorder) که قبلاً افسردگی شیدایی نامیده میشد، یک وضعیت سلامت روانی است که باعث نوسانات شدید خلق و خوی میشود که شامل اوج هیجانی (شیدایی یا هیپومانیا) و پایین بودن (افسردگی) میشود.
وقتی افسرده میشوید، ممکن است احساس غمگینی یا ناامیدی کنید و علاقه یا لذت را نسبت به بیشتر فعالیتها از دست بدهید. هنگامی که خلق و خوی شما به سمت شیدایی یا هیپومانیا (کمتر شدیدتر از شیدایی) تغییر میکند، ممکن است احساس سرخوشی، پر انرژی یا تحریک پذیری غیرعادی داشته باشید. این نوسانات خلقی میتواند بر خواب، انرژی، فعالیت، قضاوت، رفتار و توانایی تفکر واضح تأثیر بگذارد.
عودهای نوسانات خلقی ممکن است به ندرت یا چندین بار در سال رخ دهد. در حالی که اکثر مردم برخی از علائم عاطفی را بین قسمتها تجربه میکنند، برخی ممکن است هیچکدام را تجربه نکنند.
اگرچه اختلال دوقطبی یک بیماری مادام العمر است، اما میتوانید با پیروی از یک برنامه درمانی، نوسانات خلقی و سایر علائم خود را مدیریت کنید. در بیشتر موارد، اختلال دوقطبی با داروها و مشاوره روانشناسی (روان درمانی) درمان میشود.
علائم اختلال دو قطبی
انواع مختلفی از اختلالات دوقطبی و مرتبط با آن وجود دارد. آنها ممکن است شامل شیدایی یا هیپومانیا و افسردگی باشند. علائم میتواند باعث تغییرات غیرقابل پیش بینی در خلق و خو و رفتار شود و در نتیجه پریشانی و دشواری قابل توجهی در زندگی ایجاد کند.
* اختلال دوقطبی I یا اختلال دوقطبی نوع یک. شما حداقل یک دوره شیدایی داشته اید که ممکن است قبل یا بعد از آن دورههای هیپومانیک یا افسردگی اساسی باشد. در برخی موارد، شیدایی ممکن است باعث جدایی از واقعیت (روان پریشی) شود.
* اختلال دوقطبی II یا اختلال دوقطبی نوع دو. شما حداقل یک دوره افسردگی اساسی و حداقل یک دوره هیپومانیک داشته اید، اما هرگز یک دوره شیدایی نداشته اید.
* اختلال سیکلوتیمیک. شما حداقل دو سال – یا یک سال در کودکان و نوجوانان – دورههای بسیاری از علائم هیپومانیا و دورههای علائم افسردگی را داشته اید (البته شدیدتر از افسردگی اساسی).
* انواع دیگر. برای مثال، اختلالات دوقطبی و مرتبط با آن ناشی از برخی داروها یا الکل یا به دلیل بیماریهایی مانند بیماری کوشینگ، مولتیپل اسکلروزیس یا سکته مغزی است.
اختلال دوقطبی II شکل خفیفتری از اختلال دوقطبی I نیست، بلکه یک تشخیص جداگانه است. در حالی که دورههای شیدایی اختلال دوقطبی I میتواند شدید و خطرناک باشد، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی II میتوانند برای دورههای طولانیتری افسرده باشند، که میتواند باعث اختلال قابل توجهی شود.
اگرچه اختلال دوقطبی میتواند در هر سنی رخ دهد، معمولاً در سالهای نوجوانی یا اوایل دهه ۲۰ تشخیص داده میشود. علائم ممکن است از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد و علائم ممکن است در طول زمان متفاوت باشد.
شیدایی و هیپومانیا
مانیا و هیپومانیا دو نوع مجزا از دوره هستند، اما علائم مشابهی دارند. شیدایی شدیدتر از هیپومانیا است و باعث مشکلات محسوستری در محل کار، مدرسه و فعالیتهای اجتماعی و همچنین مشکلات روابط میشود. شیدایی همچنین ممکن است باعث فاصله گرفتن از واقعیت (روان روانی) شود و نیاز به بستری شدن در بیمارستان داشته باشد.
هر دو دوره مانیک و هیپومانیک شامل سه یا تعداد بیشتری از این علائم هستند:
* به طور غیرعادی شاد، پرش یا سیمی
* افزایش فعالیت، انرژی یا بی قراری
* احساس اغراق آمیز رفاه و اعتماد به نفس (سرخوشی)
* کاهش نیاز به خواب
* پرحرفی غیرمعمول
* افکار رقابتی
* حواس پرتی
* تصمیمگیری ضعیف – برای مثال، خریدهای بی هدف، ریسکهای جنسی یا سرمایهگذاری احمقانه
عود افسردگی اساسی
یک دوره افسردگی اساسی شامل علائمی است که به اندازه کافی شدید هستند که باعث ایجاد مشکل قابل توجه در فعالیتهای روزمره مانند کار، مدرسه، فعالیتهای اجتماعی یا روابط شوند. یک دوره شامل پنج یا بیشتر از این علائم است:
* خلق افسرده، مانند احساس غم، پوچی، ناامیدی یا گریه (در کودکان و نوجوانان، خلق افسرده میتواند به عنوان تحریک پذیری ظاهر شود)
* از دست دادن قابل توجه علاقه یا احساس عدم لذت در همه – یا تقریباً همه – فعالیتها
* کاهش قابل توجه وزن در صورت عدم داشتن رژیم غذایی، افزایش وزن، یا کاهش یا افزایش اشتها (در کودکان، عدم افزایش وزن طبق انتظار میتواند نشانه افسردگی باشد)
* یا بی خوابی یا خواب زیاد
* بی قراری یا کندی رفتار
* خستگی یا از دست دادن انرژی
* احساس بی ارزشی یا احساس گناه بیش از حد یا نامناسب
* کاهش توانایی تفکر یا تمرکز، یا عدم تصمیم گیری
* فکر کردن، برنامه ریزی یا اقدام برای خودکشی
سایر ویژگیهای اختلال دوقطبی
علائم و نشانههای اختلالات دوقطبی I و دوقطبی II ممکن است شامل ویژگیهای دیگری مانند پریشانی اضطرابی، مالیخولیا، روان پریشی یا موارد دیگر باشد. زمان علائم ممکن است شامل برچسبهای تشخیصی مانند دوچرخه سواری مخلوط یا سریع باشد. علاوه بر این، علائم دوقطبی ممکن است در دوران بارداری رخ دهد یا با فصول تغییر کند.
علائم در کودکان و نوجوانان
تشخیص علائم اختلال دوقطبی در کودکان و نوجوانان دشوار است. تشخیص اینکه آیا این فراز و نشیبهای طبیعی، نتایج استرس یا ضربه، یا نشانههایی از یک مشکل سلامت روانی غیر از اختلال دوقطبی هستند، اغلب دشوار است.
کودکان و نوجوانان ممکن است دورههای افسردگی اساسی یا شیدایی یا هیپومانیک متمایز داشته باشند، اما این الگو میتواند از الگوی بزرگسالان مبتلا به اختلال دوقطبی متفاوت باشد. و خلق و خوی میتواند به سرعت در طول قسمتها تغییر کند. برخی از کودکان ممکن است دورههای بدون علائم خلقی را بین دورهها تجربه کنند.
بارزترین علائم اختلال دوقطبی در کودکان و نوجوانان ممکن است شامل نوسانات خلقی شدید باشد که با نوسانات خلقی معمول آنها متفاوت است.
چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد
با وجود افراطهای خلقی، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی اغلب نمیدانند که بیثباتی عاطفی آنها چقدر زندگی آنها و عزیزانشان را مختل میکند و درمان مورد نیاز را دریافت نمیکنند.
و اگر مانند برخی از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی هستید، ممکن است از احساس سرخوشی و چرخههای بهره وری بیشتر لذت ببرید. با این حال، این سرخوشی همیشه با یک سقوط عاطفی همراه است که میتواند شما را افسرده، فرسوده و شاید در مشکلات مالی، حقوقی یا رابطه ای قرار دهد.
اگر علائم افسردگی یا شیدایی دارید، به پزشک یا متخصص سلامت روان خود مراجعه کنید. اختلال دوقطبی به خودی خود بهتر نمیشود. دریافت درمان از یک متخصص سلامت روان با تجربه در اختلال دوقطبی میتواند به شما در کنترل علائم کمک کند.
چه زمانی باید کمک اضطراری دریافت کرد
افکار و رفتار خودکشی در میان افراد مبتلا به اختلال دوقطبی رایج است. اگر فکر آسیب رساندن به خود دارید، فوراً با اورژانس اجتماعی محلی خود تماس بگیرید، به اتاق اورژانس بروید، یا به یکی از اقوام یا دوستان مورد اعتماد خود اعتماد کنید.
دلایل اختلال دوقطبی
علت دقیق اختلال دوقطبی ناشناخته است، اما عوامل متعددی ممکن است دخیل باشند، مانند:
* تفاوتهای بیولوژیکی. به نظر میرسد افراد مبتلا به اختلال دوقطبی تغییرات فیزیکی در مغز خود دارند. اهمیت این تغییرات هنوز نامشخص است، اما ممکن است در نهایت به شناسایی دقیق علل کمک کند.
* ژنتیک. اختلال دوقطبی در افرادی که یکی از بستگان درجه یک مانند خواهر یا برادر یا والدینشان به این عارضه مبتلا هستند، شایعتر است. محققان در تلاش برای یافتن ژنهایی هستند که ممکن است در ایجاد اختلال دوقطبی نقش داشته باشند.
عوامل خطر
عواملی که ممکن است خطر ابتلا به اختلال دوقطبی را افزایش دهند یا به عنوان محرک برای اولین دوره عمل کنند عبارتند از:
* داشتن یکی از بستگان درجه یک، مانند والدین یا خواهر و برادر، مبتلا به اختلال دوقطبی
* دورههای استرس زیاد، مانند مرگ یکی از عزیزان یا رویدادهای آسیب زا دیگر
* سوء مصرف مواد مخدر یا الکل
عوارض
اگر اختلال دوقطبی درمان نشود، میتواند منجر به مشکلات جدی شود که هر بخش از زندگی شما را تحت تأثیر قرار میدهد، مانند:
* مشکلات مربوط به مصرف مواد مخدر و الکل
* خودکشی یا اقدام به خودکشی
* مشکلات حقوقی یا مالی
* روابط آسیب دیده
* عملکرد ضعیف در محیط کار یا مدرسه
بیماریهای همزمان
اگر مبتلا به اختلال دوقطبی هستید، ممکن است بیماری دیگری نیز داشته باشید که باید همراه با اختلال دوقطبی درمان شود. برخی از شرایط میتوانند علائم اختلال دوقطبی را بدتر کنند یا درمان را کمتر موفق کنند. مثالها عبارتند از:
* اختلالات اضطرابی
* اختلالات اشتها
* اختلال کمبود توجه/بیش فعالی (ADHD)
* مشکلات مصرف الکل یا مواد مخدر
* مشکلات جسمی مانند بیماری قلبی، مشکلات تیروئید، سردرد یا چاقی
پیشگیری
هیچ راه مطمئنی برای پیشگیری از اختلال دوقطبی وجود ندارد. با این حال، دریافت درمان در اولین نشانه اختلال سلامت روان میتواند به جلوگیری از بدتر شدن اختلال دوقطبی یا سایر بیماریهای سلامت روان کمک کند.
اگر اختلال دوقطبی برای شما تشخیص داده شده است، برخی از استراتژیها میتوانند از تبدیل شدن علائم جزئی به دورههای کامل شیدایی یا افسردگی جلوگیری کنند:
* به علائم هشدار دهنده توجه کنید. درمان زودهنگام علائم میتواند از بدتر شدن اپیزودها جلوگیری کند. ممکن است الگویی برای عودهای دوقطبی خود و عواملی که آنها را تحریک میکند شناسایی کرده باشید. اگر احساس میکنید که دچار یک دوره افسردگی یا شیدایی شده اید، با پزشک خود تماس بگیرید. اعضای خانواده یا دوستان را در مراقبت از علائم هشدار مشارکت دهید.
* از مصرف مواد مخدر و الکل خودداری کنید. استفاده از الکل یا داروهای تفریحی میتواند علائم شما را بدتر کرده و احتمال بازگشت آنها را افزایش دهد.
* داروهای خود را دقیقاً طبق دستور مصرف کنید. ممکن است وسوسه شوید که درمان را متوقف کنید – اما این کار را نکنید. قطع دارو یا کاهش دوز به خودی خود ممکن است باعث عوارض ترک شود یا علائم شما بدتر شود یا عود کند.
اگر عزیزی دارید که در خطر خودکشی قرار دارد یا اقدام به خودکشی کرده است، مطمئن شوید که یک نفر با آن شخص میماند و او تنها نیست و یا او را به اورژانس اجتماعی معرفی نمایید.
تشخیص اختلال دو قطبی
برای تعیین اینکه آیا اختلال دوقطبی دارید، ارزیابی شما ممکن است شامل موارد زیر باشد:
* معاینه بدنی. پزشک شما ممکن است یک معاینه فیزیکی و تستهای آزمایشگاهی برای شناسایی هر گونه مشکل پزشکی که میتواند باعث علائم شما شود انجام دهد.
* ارزیابی روانپزشکی. ممکن است پزشک شما را به یک روانپزشک ارجاع دهد تا در مورد افکار، احساسات و الگوهای رفتاری شما با شما صحبت کند. همچنین میتوانید یک خودارزیابی روانشناختی یا پرسشنامه را پر کنید. با اجازه شما، ممکن است از اعضای خانواده یا دوستان نزدیک خواسته شود که اطلاعاتی در مورد علائم شما ارائه دهند.
* نمودار خلقی. ممکن است از شما خواسته شود که یک رکورد روزانه از خلق و خو، الگوهای خواب یا سایر عواملی که میتواند به تشخیص و یافتن درمان مناسب کمک کند، نگه دارید.
* معیارهای اختلال دوقطبی. روانپزشک شما ممکن است علائم شما را با معیارهای اختلالات دوقطبی و مرتبط در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا منتشر شده است، مقایسه کند.
تشخیص اختلال دوقطبی در کودکان
اگرچه تشخیص کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی شامل همان معیارهایی است که برای بزرگسالان استفاده میشود، علائم در کودکان و نوجوانان اغلب الگوهای متفاوتی دارند و ممکن است به خوبی در دسته بندیهای تشخیصی قرار نگیرند.
همچنین، کودکانی که دارای اختلال دوقطبی هستند اغلب با سایر بیماریهای سلامت روان مانند اختلال نقص توجه/بیش فعالی (ADHD) یا مشکلات رفتاری نیز تشخیص داده میشوند که میتواند تشخیص را پیچیدهتر کند. ارجاع به روانپزشک کودک با تجربه اختلال دوقطبی توصیه میشود.
درمان اختلال دوقطبی
درمان به بهترین وجه توسط یک پزشک متخصص در تشخیص و درمان بیماریهای روانی (روانپزشک) که در درمان اختلالات دوقطبی و مرتبط با آن مهارت دارد، هدایت میشود. ممکن است یک تیم درمانی داشته باشید که شامل روانشناس، مددکار اجتماعی و پرستار روانپزشکی نیز میشود.
اختلال دوقطبی یک بیماری مادام العمر است. درمان برای مدیریت علائم است. بسته به نیاز شما، درمان ممکن است شامل موارد زیر باشد:
* داروها اغلب، شما باید فوراً شروع به مصرف داروهایی برای متعادل کردن خلق و خوی خود کنید.
* ادامه درمان. اختلال دوقطبی نیاز به درمان مادام العمر با داروها دارد، حتی در دورههایی که احساس بهتری دارید. افرادی که درمان نگهدارنده را نادیده میگیرند در معرض خطر عود علائم یا تغییرات جزئی خلقی هستند که به شیدایی کامل یا افسردگی تبدیل میشوند.
* برنامههای درمانی روزانه. پزشک شما ممکن است یک برنامه درمانی روزانه را توصیه کند. این برنامهها پشتیبانی و مشاوره مورد نیاز را در زمانی که علائم را تحت کنترل دارید، ارائه میکنند.
* درمان سوء مصرف مواد مخدر و الکل. اگر الکل یا مواد مخدر مصرف میکنید، به دنبال ترک آن باشید. در غیر این صورت، مدیریت اختلال دوقطبی میتواند بسیار دشوار باشد.
* بستری شدن در بیمارستان. اگر رفتار خطرناکی دارید، احساس خودکشی میکنید یا از واقعیت جدا میشوید (روان پریشی) ممکن است پزشک شما بستری شدن در بیمارستان را توصیه کند. دریافت درمان روانپزشکی در بیمارستان میتواند به شما کمک کند تا آرام و ایمن باشید و خلق و خوی شما را تثبیت کند، چه در حال داشتن یک دوره شیدایی یا افسردگی شدید.
درمانهای اولیه اختلال دوقطبی شامل داروها و مشاوره روانشناختی (روان درمانی) برای کنترل علائم است و همچنین ممکن است شامل آموزش و گروههای حمایتی باشد.
داروها
تعدادی از داروها برای درمان اختلال دوقطبی استفاده میشود. انواع و دوزهای داروهای تجویز شده بر اساس علائم خاص شما است.
داروها ممکن است شامل موارد زیر باشد:
* تثبیت کنندههای خلق و خو. شما معمولاً برای کنترل دورههای شیدایی یا هیپومانیک به داروهای تثبیت کننده خلق و خو نیاز دارید. نمونههایی از تثبیت کنندههای خلقی عبارتند از لیتیوم (Lithobid)، اسید والپروئیک (Depakene)، دیوالپروکس سدیم (Depakote)، کاربامازپین (Tegretol، Equetro، دیگران) و لاموتریژین (Lamictal).
* داروهای ضد روان پریشی. اگر علائم افسردگی یا شیدایی علیرغم درمان با سایر داروها ادامه یافت، یک داروی ضد روان پریشی مانند اولانزاپین (Zyprexa)، ریسپریدون (Risperdal)، کوتیاپین (Seroquel)، آریپیپرازول (Abilify)، زیپراسیدون (Geodon)، لورازیدون (Latuda) اضافه کنید. یا آسناپین (سافریس) ممکن است کمک کند. پزشک ممکن است برخی از این داروها را به تنهایی یا همراه با یک تثبیت کننده خلق و خو تجویز کند.
* داروهای ضد افسردگی. پزشک شما ممکن است یک داروی ضد افسردگی برای کمک به مدیریت افسردگی اضافه کند. از آنجایی که گاهی اوقات یک داروی ضد افسردگی میتواند باعث یک دوره شیدایی شود، معمولاً همراه با یک تثبیتکننده خلق یا ضد روان پریشی تجویز میشود.
* داروهای ضد افسردگی – ضد روان پریشی. داروی Symbyax ترکیبی از فلوکستین ضد افسردگی و اولانزاپین ضد روان پریشی است. به عنوان درمان افسردگی و تثبیت کننده خلق و خو عمل میکند.
* داروهای ضد اضطراب. بنزودیازپینها ممکن است به کاهش اضطراب و بهبود خواب کمک کنند، اما معمولاً به صورت کوتاه مدت استفاده میشوند.
پیدا کردن داروی مناسب
پیدا کردن دارو یا داروهای مناسب برای شما احتمالاً به آزمون و خطا نیاز دارد. اگر یک دارو برای شما خوب کار نمیکند، چندین داروی دیگر وجود دارد که باید آنها را امتحان کنید.
این فرآیند نیاز به صبر دارد، زیرا برخی از داروها هفتهها تا ماهها زمان نیاز دارند تا اثر کامل داشته باشند. به طور کلی فقط یک دارو در یک زمان تغییر میکند تا پزشک شما بتواند تشخیص دهد که کدام داروها برای تسکین علائم شما با کمترین عوارض جانبی آزاردهنده عمل میکنند. همچنین ممکن است با تغییر علائم شما نیاز به تنظیم داروها باشد.
اثرات جانبی
عوارض جانبی خفیف اغلب با یافتن داروها و دوزهای مناسب برای شما بهبود مییابند و بدن شما با داروها سازگار میشود. اگر عوارض جانبی آزاردهنده ای دارید با پزشک یا متخصص سلامت روان خود صحبت کنید.
تغییراتی ایجاد نکنید یا مصرف داروهای خود را قطع نکنید. اگر داروی خود را قطع کنید، ممکن است عوارض ترک را تجربه کنید یا علائم شما بدتر شود یا عود کند. ممکن است بسیار افسرده شوید، احساس خودکشی کنید یا دچار یک دوره مانیک یا هیپومانیا شوید. اگر فکر میکنید باید تغییری ایجاد کنید، با پزشک خود تماس بگیرید.
داروها و بارداری
تعدادی از داروها برای اختلال دوقطبی میتوانند با نقایص مادرزادی همراه باشند و میتوانند از طریق شیر مادر به کودک شما منتقل شوند. برخی از داروها مانند والپروئیک اسید و دیوالپروکس سدیم نباید در دوران بارداری استفاده شوند. همچنین، داروهای ضد بارداری ممکن است زمانی که همراه با برخی از داروهای اختلال دوقطبی مصرف شوند، کارایی خود را از دست بدهند.
در صورت امکان، قبل از باردار شدن، گزینههای درمانی را با پزشک خود در میان بگذارید. اگر برای درمان اختلال دوقطبی خود دارو مصرف میکنید و فکر میکنید ممکن است باردار باشید، فوراً با پزشک خود صحبت کنید.
روان درمانی
روان درمانی بخش مهمی از درمان اختلال دوقطبی است و می تواند در محیطهای فردی، خانوادگی یا گروهی ارائه شود. چندین نوع درمان ممکن است مفید باشد. این شامل:
* ریتم درمانی بین فردی و اجتماعی IPSRT . IPSRT بر تثبیت ریتمهای روزانه مانند خواب، بیداری و زمان غذا تمرکز دارد. یک روال ثابت به مدیریت بهتر خلق و خوی کمک میکند. افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است از ایجاد یک برنامه روزانه برای خواب، رژیم غذایی و ورزش سود ببرند.
* درمان شناختی رفتاری (CBT). تمرکز بر شناسایی باورها و رفتارهای ناسالم و منفی و جایگزینی آنها با باورهای سالم و مثبت است. CBT میتواند به شناسایی عواملی که باعث ایجاد دورههای دوقطبی شما میشود کمک کند. همچنین راهبردهای موثری برای مدیریت استرس و کنار آمدن با موقعیتهای ناراحت کننده یاد میگیرید.
* آموزش روانی. یادگیری در مورد اختلال دوقطبی (آموزش روانی) میتواند به شما و عزیزانتان در درک این بیماری کمک کند. دانستن اینکه چه اتفاقی در حال رخ دادن است میتواند به شما کمک کند تا بهترین پشتیبانی را دریافت کنید، مشکلات را شناسایی کنید، برنامه ای برای جلوگیری از عود ایجاد کنید و به درمان ادامه دهید.
* درمان خانواده محور. حمایت خانواده و ارتباط میتواند به شما کمک کند تا به برنامه درمانی خود پایبند باشید و به شما و عزیزانتان کمک کند علائم هشدار دهنده نوسانات خلقی را تشخیص داده و مدیریت کنید.
سایر گزینههای درمانی
بسته به نیاز شما، درمانهای دیگری ممکن است به درمان افسردگی شما اضافه شود.
در طول درمان با تشنج الکتریکی (ECT)، جریانهای الکتریکی از مغز عبور میکنند و عمداً باعث ایجاد یک تشنج کوتاه میشوند. به نظر میرسد ECT باعث تغییراتی در شیمی مغز میشود که میتواند علائم برخی از بیماریهای روانی را معکوس کند. اگر با داروها بهبود نمییابید، نمیتوانید داروهای ضدافسردگی را به دلایل سلامتی مانند بارداری مصرف کنید یا در معرض خطر بالای خودکشی هستید، ECT ممکن است گزینهای برای درمان دوقطبی باشد.
تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (TMS) به عنوان یک گزینه برای کسانی که به داروهای ضد افسردگی پاسخ نداده اند، در حال بررسی است.
درمان در کودکان و نوجوانان
درمان برای کودکان و نوجوانان به طور کلی به صورت موردی و بسته به علائم، عوارض جانبی دارو و سایر عوامل انجام میشود. به طور کلی، درمان شامل:
* داروها. کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی اغلب همان نوع داروها را که در بزرگسالان استفاده میشود، تجویز میکنند. تحقیقات کمتری در مورد ایمنی و اثربخشی داروهای دوقطبی در کودکان نسبت به بزرگسالان وجود دارد، بنابراین تصمیمات درمانی اغلب بر اساس تحقیقات بزرگسالان است.
* روان درمانی. درمان اولیه و طولانی مدت میتواند به جلوگیری از بازگشت علائم کمک کند. روان درمانی میتواند به کودکان و نوجوانان کمک کند تا کارهای روزمره خود را مدیریت کنند، مهارتهای مقابله ای را توسعه دهند، مشکلات یادگیری را برطرف کنند، مشکلات اجتماعی را حل کنند و به تقویت پیوندها و ارتباطات خانوادگی کمک کنند. و در صورت نیاز، میتواند به درمان مشکلات سوء مصرف مواد رایج در کودکان بزرگتر و نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی کمک کند.
* آموزش روانی. آموزش روانی میتواند شامل یادگیری علائم اختلال دوقطبی و تفاوت آنها با رفتارهای مربوط به سن رشد، موقعیت و رفتار فرهنگی مناسب کودک شما باشد. درک در مورد اختلال دوقطبی نیز میتواند به شما در حمایت از فرزندتان کمک کند.
* حمایت کردن. کار با معلمان و مشاوران مدرسه و تشویق خانواده و دوستان میتواند به شناسایی خدمات و تشویق موفقیت کمک کند.
سبک زندگی و درمانهای خانگی
احتمالاً برای متوقف کردن چرخههای رفتاری که اختلال دوقطبی شما را بدتر میکند، نیاز به تغییر در سبک زندگی دارید. در اینجا چند مرحله وجود دارد:
* نوشیدن الکل یا استفاده از مواد مخدر را ترک کنید. یکی از بزرگترین نگرانیهای اختلال دوقطبی، پیامدهای منفی رفتارهای پرخطر و سوء مصرف مواد مخدر یا الکل است. اگر به تنهایی مشکل ترک کردن را دارید، کمک بگیرید.
* روابط سالم ایجاد کنید. اطراف خود را با افرادی احاطه کنید که تأثیر مثبتی دارند. دوستان و اعضای خانواده میتوانند حمایت کنند و به شما کمک کنند تا مراقب علائم هشدار دهنده تغییرات خلقی باشید.
* یک روال سالم ایجاد کنید. داشتن یک برنامه منظم برای خواب، غذا خوردن و فعالیت بدنی میتواند به تعادل خلق و خوی شما کمک کند. قبل از شروع هر برنامه ورزشی با پزشک خود مشورت کنید. رژیم غذایی سالم داشته باشید. اگر لیتیوم مصرف میکنید، با پزشک خود در مورد مصرف مایعات و نمک مناسب صحبت کنید. اگر مشکل خواب دارید، با پزشک یا متخصص سلامت روان خود در مورد کارهایی که میتوانید انجام دهید صحبت کنید.
* قبل از مصرف سایر داروها ابتدا بررسی کنید. قبل از مصرف داروهای تجویز شده توسط پزشک دیگر یا مکملها یا داروهای بدون نسخه، با دکتری که شما را برای اختلال دوقطبی درمان میکند، تماس بگیرید. گاهی اوقات داروهای دیگر باعث ایجاد دورههای افسردگی یا شیدایی میشوند یا ممکن است با داروهایی که برای اختلال دوقطبی مصرف میکنید تداخل داشته باشند.
* یک نمودار خُلقی را در نظر بگیرید. ثبت حالات روزانه، درمانها، خواب، فعالیتها و احساسات میتواند به شناسایی محرکها، گزینههای درمانی مؤثر و زمانی که درمان نیاز به تنظیم دارد کمک کند.
طب جایگزین
تحقیقات زیادی در مورد طب جایگزین یا مکمل – که گاهی به آن طب یکپارچه میگویند – و اختلال دوقطبی وجود ندارد. اکثر مطالعات در مورد افسردگی اساسی هستند، بنابراین مشخص نیست که چگونه این رویکردهای غیر سنتی برای اختلال دوقطبی کار میکنند.
اگر میخواهید علاوه بر درمان توصیه شده توسط پزشک، از داروهای جایگزین یا مکمل استفاده کنید، ابتدا برخی اقدامات احتیاطی را انجام دهید:
* مصرف داروهای تجویز شده خود را قطع نکنید یا جلسات درمانی را نادیده بگیرید. هنگامی که صحبت از درمان اختلال دوقطبی میشود، طب جایگزین یا مکمل جایگزین مراقبتهای پزشکی منظم نیست.
* با پزشکان و متخصصان سلامت روان خود صادق باشید. دقیقاً به آنها بگویید که از کدام درمانهای جایگزین یا مکمل استفاده میکنید یا میخواهید امتحان کنید.
* از خطرات احتمالی آگاه باشید. محصولات جایگزین و مکمل مانند داروهای تجویزی تنظیم نمیشوند. فقط به این دلیل که طبیعی است به این معنی نیست که بی خطر است. قبل از استفاده از داروهای جایگزین یا مکمل، با پزشک خود در مورد خطرات آن از جمله تداخلات جدی احتمالی با داروها صحبت کنید.
مقابله و حمایت
مقابله با اختلال دوقطبی میتواند چالش برانگیز باشد. در اینجا چند استراتژی وجود دارد که میتواند کمک کند:
* با اختلال دوقطبی آشنا شوید. آموزش در مورد وضعیت شما میتواند به شما قدرت دهد و به شما انگیزه دهد تا به برنامه درمانی خود پایبند باشید و تغییرات خلقی را تشخیص دهید. به خانواده و دوستان خود در مورد آنچه میگذرانید آموزش دهید.
* روی اهداف خود متمرکز بمانید. یادگیری مدیریت اختلال دوقطبی میتواند زمان بر باشد. با در نظر گرفتن اهداف خود و یادآوری اینکه میتوانید برای ترمیم روابط آسیب دیده و سایر مشکلات ناشی از نوسانات خلقی خود، انگیزه خود را حفظ کنید.
* به یک گروه پشتیبانی بپیوندید. گروههای حمایتی برای افراد مبتلا به اختلال دوقطبی میتوانند به شما کمک کنند با دیگرانی که با چالشهای مشابه روبرو هستند ارتباط برقرار کنید و تجربیات خود را به اشتراک بگذارید.
* خروجیهای سالم پیدا کنید. راههای سالمی را برای هدایت انرژی خود، مانند سرگرمیها، ورزش و فعالیتهای تفریحی کاوش کنید.
* راههای آرامش و مدیریت استرس را بیاموزید. یوگا، تای چی، ماساژ، مدیتیشن یا سایر تکنیکهای آرامش بخش میتواند مفید باشد.
آماده شدن برای قرار ملاقات شما
میتوانید با مراجعه به پزشک مراقبتهای اولیه یا روانپزشک شروع کنید. ممکن است بخواهید در صورت امکان، یکی از اعضای خانواده یا دوست خود را برای حمایت و کمک به یادآوری اطلاعات به قرار ملاقات خود ببرید.
آنچه شما میتوانید انجام دهید
قبل از قرار ملاقات، فهرستی از موارد زیر تهیه کنید:
* هر گونه علائمی که داشته اید، از جمله علائمی که ممکن است به دلیل قرار ملاقات نامرتبط به نظر برسد
* اطلاعات شخصی کلیدی، از جمله هرگونه استرس عمده یا تغییرات اخیر زندگی
* تمام داروها، ویتامینها، گیاهان دارویی یا سایر مکملهایی که مصرف میکنید و دوزها
* سوالاتی که باید از پزشک خود بپرسید
برخی از سوالاتی که باید از پزشک خود بپرسید ممکن است شامل موارد زیر باشد:
* آیا من اختلال دوقطبی دارم؟
* آیا دلایل احتمالی دیگری برای علائم من وجود دارد؟
* به چه نوع آزمایشاتی نیاز خواهم داشت؟
* چه درمانهایی در دسترس هستند؟ کدام را به من پیشنهاد میکنید؟
* چه عوارض جانبی با آن درمان ممکن است رخ دهد؟
* جایگزینهای رویکرد اولیه ای که پیشنهاد میکنید چیست؟
* من این شرایط سلامتی دیگر را دارم. چگونه میتوانم این شرایط را با هم مدیریت کنم؟
* آیا باید به روانپزشک یا سایر متخصصان سلامت روان مراجعه کنم؟
* آیا جایگزین عمومی برای دارویی که تجویز میکنید وجود دارد؟
* آیا بروشور یا مواد چاپی دیگری وجود دارد که بتوانم داشته باشم؟
* چه وب سایتهایی را پیشنهاد میکنید؟
از پرسیدن سؤالات دیگری در طول قرار ملاقات به ذهنتان میرسد و در فهرست بالا قرار ندارد دریغ نکنید.
از پزشک خود چه انتظاری داشته باشید
پزشک شما احتمالاً تعدادی سوال از شما خواهد پرسید. آماده پاسخگویی به آنها باشید تا زمانی را برای مرور هر نقطه ای که میخواهید روی آن تمرکز کنید رزرو کنید. پزشک شما ممکن است بپرسد:
* اولین بار چه زمانی شما یا عزیزانتان متوجه علائم خود شدید؟
* چقدر خلق و خوی شما تغییر میکند؟
* آیا تا به حال در هنگام ناراحتی افکار خودکشی به سراغتان میآید؟
* آیا علائم شما با زندگی روزمره یا روابط شما تداخل دارد؟
* آیا خویشاوندان خونی مبتلا به اختلال دوقطبی یا افسردگی دارید؟
* چه شرایط سلامت روانی یا جسمی دیگری دارید؟
* آیا مشروبات الکلی مینوشید، سیگار میکشید یا از مواد مخدر استفاده میکنید؟
* شبها چقدر میخوابی؟ آیا در طول زمان تغییر میکند؟
* آیا دورههایی را پشت سر میگذارید که ریسکهایی را میپذیرید که معمولاً در حالت عادی نمیپذیرید، مانند رابطه جنسی ناامن یا تصمیمهای مالی نابخردانه و خودبهخودی؟
* به نظر میرسد چه چیزی علائم شما را بهبود میبخشد؟
* به نظر میرسد چه چیزی علائم شما را بدتر میکند؟
روانشناسی
اختلال طیف اوتیسم؛ Autism spectrum disorder یا ASD
فهرست محتوا
خلاصه
اختلال طیف اوتیسم چیست؟ اختلال طیف اوتیسم (به انگلیسی Autism spectrum disorder) یا ASD وضعیتی مربوط به رشد مغز است که بر نحوه درک و معاشرت فرد با دیگران تاثیر می گذارد و باعث ایجاد مشکلاتی در تعامل و ارتباطات اجتماعی می شود. این اختلال همچنین شامل الگوهای محدود و تکراری رفتار است. اصطلاح “طیف” در اختلال طیف اوتیسم به طیف گسترده ای از علائم و شدت اشاره دارد.
اختلال طیف اوتیسم شامل شرایطی است که قبلا جداگانه در نظر گرفته می شدند – اوتیسم، سندرم آسپرگر، اختلال ناسازگاری دوران کودکی و شکل نامشخصی از اختلال رشد فراگیر. برخی افراد هنوز هم از اصطلاح “سندرم آسپرگر” (Asperger’s syndrome) استفاده می کنند که به طور کلی تصور می شود در انتهای خفیف اختلال طیف اوتیسم قرار دارد.
اختلال طیف اوتیسم از اوایل کودکی آغاز می شود و در نهایت باعث مشکلاتی در عملکرد اجتماعی، مثلا در مدرسه و محل کار می شود. اغلب کودکان در سال اول علائم اوتیسم را نشان می دهند. به نظر می رسد تعداد کمی از کودکان در سال اول به طور معمول رشد می کنند و سپس بین ۱۸ تا ۲۴ ماهگی که دچار علائم اوتیسم می شوند، دوره رگرسیون را طی می کنند.
در حالی که هیچ درمان قطعی برای اختلال طیف اوتیسم در کودکان وجود ندارد، اما یک فرایند درمانی فشرده و زودهنگام می تواند تفاوت بزرگی در زندگی بسیاری از کودکان ایجاد کند.
علائم اختلال طیف اوتیسم
برخی از کودکان نشانه هایی از اختلال طیف اوتیسم کودکان را در اوایل کودکی نشان می دهند، مانند کاهش تماس چشمی، عدم پاسخ به نام خود یا بی تفاوتی نسبت به مراقبان. سایر کودکان ممکن است در ماه ها یا سال های اول زندگی به طور معمول رشد کنند، اما سپس به طور ناگهانی عقب نشینی کرده یا پرخاشگر شوند یا مهارت های زبانی که قبلا به دست آورده اند را از دست بدهند. نشانه ها معمولا تا ۲ سالگی دیده می شوند.
هر کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم احتمالا الگوی منحصر به فردی از رفتار و سطح شدت – از عملکرد پایین تا عملکرد بالا – خواهد داشت.
برخی از کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در یادگیری مشکل دارند و برخی نشانه هایی از هوش پایین تر از حد طبیعی دارند. سایر کودکان مبتلا به این اختلال هوش طبیعی تا بالایی دارند – آن ها به سرعت یاد می گیرند، با این حال در برقراری ارتباط و استفاده از آنچه در زندگی روزمره می دانند و سازگاری با موقعیت های اجتماعی مشکل دارند.
به دلیل ترکیب منحصر به فرد علائم در هر کودک، گاهی اوقات تعیین شدت می تواند دشوار باشد. به طور کلی براساس میزان اختلالات و چگونگی تاثیر آن ها بر توانایی عملکرد است.
در زیر برخی از علائم شایع نشان داده شده توسط افرادی که اختلال طیف اوتیسم دارند، آورده شده است.
ارتباط و تعامل اجتماعی
کودک یا بزرگسال مبتلا به اختلال طیف اوتیسم ممکن است مشکلاتی در تعامل اجتماعی و مهارت های ارتباطی از جمله هر یک از این نشانه ها داشته باشد:
* در پاسخ دادن به این سوال که “اسم تو چیه؟” در می ماند یا به نظر می رسد گاهی صدای شما را نمی شنود.
* در برابر نوازش و نگه داشتن مقاومت می کند و به نظر می رسد بازی را به تنهایی ترجیح می دهد ، و به دنیای خودش عقب نشینی می کند
* ارتباط چشمی ضعیفی دارد و فاقد بیان چهره است.
* صحبت نمی کند یا گفتار را به تاخیر می اندازد، یا توانایی قبلی خود در گفتن کلمات یا جملات را از دست می دهد.
* نمی تواند یک مکالمه را شروع کند یا به ادامه آن بپردازد، یا تنها شروع به درخواست یا برچسب زدن موارد می کند.
* با لحن یا ریتم غیرطبیعی صحبت می کند و ممکن است از صدای آوازی یا گفتار ربات مانند استفاده کند.
* کلمات یا عبارات را کلمه به کلمه تکرار کند، اما نحوه استفاده از آن ها را درک نکند.
* به نظر نمی رسد که سوال ها و جهت های ساده را درک کند.
* احساسات و عواطف خود را بیان نمی کند و نسبت به احساسات دیگران بی خبر به نظر می رسد.
* به اشیا اشاره نمی کند یا آن ها را به اشتراک نمی گذارد.
* رویکرد نامناسب به یک تعامل اجتماعی با منفعل بودن، پرخاشگری یا مخرب بودن.
* در تشخیص نشانه های غیرکلامی مانند تفسیر حالات چهره دیگران، حالت بدن یا تن صدا مشکل دارد.
الگوهای رفتاری
کودک یا بزرگسال مبتلا به اختلال طیف اوتیسم ممکن است الگوهای محدود و تکراری از رفتار، علایق یا فعالیت ها داشته باشد، از جمله هر یک از این نشانه ها:
* انجام حرکات تکراری مانند تکان خوردن، چرخاندن یا تکان دادن دست
* انجام فعالیت هایی که می توانند باعث آسیب به خود شوند، مانند گاز گرفتن یا ضربه زدن به سر
* روتین ها یا مراسم خاصی را توسعه می دهد و با کوچک ترین تغییری آشفته می شود
* دارای مشکلاتی در هماهنگی یا دارای الگوهای حرکتی عجیب، مانند ناشیگری یا راه رفتن روی انگشتان پا، و دارای زبان بدنی عجیب، سفت یا اغراق شده است
* مجذوب جزئیات یک شی، مانند چرخ های چرخان یک ماشین اسباب بازی است، اما هدف یا عملکرد کلی شیء را درک نمی کند
* به طور غیرمعمول به نور، صدا یا لمس حساس است، با این حال ممکن است نسبت به درد یا دما بی تفاوت باشد
* در بازی تقلیدی و ساختگی شرکت نمی کند
* تثبیت بر روی یک شی یا فعالیت با شدت یا فوکوس غیرطبیعی
* داشتن ترجیحات غذایی خاص، مانند خوردن تنها چند غذا، یا امتناع از خوردن غذاهایی با بافت خاص
با بلوغ، برخی از کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بیشتر با دیگران درگیر می شوند و اختلالات کمتری در رفتار از خود نشان می دهند. برخی از آن ها، معمولا آن هایی که کم ترین مشکلات را دارند، در نهایت ممکن است زندگی عادی یا نزدیک به نرمال داشته باشند. با این حال، برخی دیگر همچنان با مهارت های زبانی یا اجتماعی مشکل دارند و نوجوانی می تواند مشکلات رفتاری و عاطفی بدتری را به همراه داشته باشد.
چه زمانی به پزشک مراجعه کنیم؟
نوزادان با سرعت خودشان رشد می کنند و بسیاری از آن ها جدول زمانی دقیقی که در برخی از کتاب های فرزندپروری یافت می شود را دنبال نمی کنند. اما کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم معمولا قبل از ۲ سالگی نشانه هایی از تاخیر در رشد را نشان می دهند.
اگر نگران رشد کودک خود هستید یا فکر می کنید کودک شما ممکن است به اختلال طیف اوتیسم مبتلا باشد، نگرانی های خود را با دکترتان در میان بگذارید. علائم مرتبط با این اختلال می تواند با سایر اختلالات رشدی نیز مرتبط باشد.
نشانه های اختلال طیف اوتیسم اغلب در اوایل رشد ظاهر می شوند که تاخیره ای آشکاری در مهارت های زبانی و تعاملات اجتماعی وجود دارد. پزشک شما ممکن است آزمایش های رشدی را برای تشخیص اینکه آیا کودک شما در مهارت های شناختی، زبانی و اجتماعی تاخیر دارد، توصیه کند، اگر کودک شما:
* تا ۶ ماهگی با لبخند و حالت شادی پاسخ نمی دهد
* تا ۹ ماهگی صداها و حالات چهره را تقلید نمی کند
* تا ۱۲ ماهگی وراجی و سرو و صدا نمی کند
* تا ۱۴ ماهگی ایما و اشاره ای نمی کند
* تا ۱۶ ماهگی حتی یک کلمه هم نمی گوید
* تا ۱۸ ماه “باور” و “تظاهر” نمی کند
* عبارت های دو کلمه ای را تا ۲۴ ماهگی نمی گوید
* از دست دادن مهارت های زبانی یا مهارت های اجتماعی در هر سنی
دلایل اختلال طیف اوتیسم
بیماری اختلال طیف اوتیسم هیچ علت شناخته شده ای ندارد. با توجه به پیچیدگی این اختلال و این واقعیت که علائم و شدت آن متفاوت است، احتمالا دلایل زیادی وجود دارد. هم ژنتیک و هم محیط زیست ممکن است نقش داشته باشند.
* ژنتیک. به نظر می رسد چندین ژن مختلف در اختلال طیف اوتیسم دخیل هستند. برای برخی از کودکان، اختلال طیف اوتیسم می تواند با یک اختلال ژنتیکی مانند سندرم رت (Rett syndrome) یا سندرم ایکس شکننده (fragile X syndrome) مرتبط باشد. برای سایر کودکان، تغییرات ژنتیکی (جهش ها) ممکن است خطر اختلال طیف اوتیسم را افزایش دهد. با این حال ژن های دیگر ممکن است بر رشد مغز یا نحوه ارتباط سلول های مغزی تاثیر بگذارند، یا ممکن است شدت علائم را تعیین کنند. به نظر می رسد برخی جهش های ژنتیکی ارثی هستند، در حالی که برخی دیگر خود به خود رخ می دهند.
* عوامل محیطی. محققان در حال حاضر در حال بررسی این موضوع هستند که آیا عواملی مانند عفونت های ویروسی، داروها یا عوارض در طول بارداری یا آلاینده های هوا در ایجاد اختلال طیف اوتیسم نقش دارند یا خیر.
هیچ ارتباطی بین واکسن ها و اختلال طیف اوتیسم وجود ندارد.
یکی از بزرگ ترین بحث ها در مورد اختلال طیف اوتیسم
بین این اختلال و واکسن های دوران کودکی ارتباط وجود دارد. علی رغم تحقیقات گسترده، هیچ مطالعه قابل اعتمادی ارتباط بین اختلال طیف اوتیسم و هیچ واکسنی را نشان نداده است. در واقع، مطالعه اصلی که سال ها پیش این بحث را شعله ور کرد، به دلیل طراحی ضعیف و روش های تحقیق سوال برانگیز پس گرفته شده است. واکسیناسیون کودکان می تواند کودک شما و دیگران را در خطر ابتلا و گسترش بیماری های جدی از جمله سیاه سرفه (pertussis)، سرخک یا اوریون قرار دهد.
عوامل خطر
تعداد کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در حال افزایش است. مشخص نیست که آیا این موضوع به دلیل تشخیص و گزارش دهی بهتر است یا افزایش واقعی تعداد مبتلایان یا هر دو.
اختلال طیف اوتیسم کودکان را از هر نژاد و ملیتی تحت تاثیر قرار می دهد، اما عوامل خاصی خطر کودک را افزایش می دهد. این موارد ممکن است شامل موارد زیر باشند:
* جنسیت فرزندتان. پسران حدود چهار برابر بیشتر از دختران به اختلال طیف اوتیسم مبتلا می شوند.
* تاریخچه خانوادگی. خانواده هایی که یک فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم دارند، خطر داشتن فرزند دیگری با این اختلال را افزایش می دهند. همچنین برای والدین یا بستگان کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم غیرمعمول نیست که خودشان مشکلات جزئی در مهارت های اجتماعی یا ارتباطی داشته باشند یا درگیر رفتارهای خاصی از این اختلال شوند.
* اختلالات دیگر. کودکانی که شرایط پزشکی خاصی دارند، بیشتر از افراد عادی در معرض خطر اختلال طیف اوتیسم یا علائم شبه اوتیسم قرار دارند. مثال ها شامل سندرم ایکس شکننده، یک اختلال ارثی که باعث مشکلات فکری می شود؛ توبروز اسکلروزیس یا تصلب تکمه ای، شرایطی که در آن تومورهای خوش خیم در مغز رشد می کنند؛ و سندرم رت، یک وضعیت ژنتیکی که تقریبا منحصرا در دختران رخ می دهد، که باعث کند شدن رشد سر، ناتوانی ذهنی و از دست دادن استفاده هدفمند از دست می شود.
* بچه های خیلی نارس. نوزادانی که قبل از ۲۶ هفته بارداری متولد می شوند، ممکن است خطر بیشتری برای اختلال طیف اوتیسم داشته باشند.
* سن والدین. ممکن است ارتباطی بین کودکان متولد شده از والدین بزرگ تر و اختلال طیف اوتیسم وجود داشته باشد، اما تحقیقات بیشتری برای ایجاد این ارتباط لازم است.
عوارض اختلال طیف اوتیسم
مشکلات تعاملات اجتماعی، ارتباطات و رفتار می تواند منجر به موارد زیر شود:
* مشکلات مدرسه و یادگیری موفق
* مشکلات اشتغال
* ناتوانی در زندگی مستقل
* انزوای اجتماعی
* استرس در خانواده
* قربانی شدن و تحت فشار قرار گرفتن
پیش گیری
هیچ راهی برای پیش گیری از اختلال طیف اوتیسم وجود ندارد، اما گزینه های درمانی وجود دارد. تشخیص و مداخله زودهنگام بسیار مفید است و می تواند رفتار، مهارت ها و رشد زبان را بهبود بخشد. با این حال، مداخله در هر سنی مفید است. اگرچه کودکان معمولا علائم اختلال طیف اوتیسم را نادیده نمی گیرند، اما ممکن است عملکرد خوب را یاد بگیرند.
تشخیص اختلال طیف اوتیسم
پزشک کودک شما در معاینات منظم به دنبال نشانه هایی از تاخیر رشد خواهد بود. اگر کودک شما هر گونه علائم اختلال طیف اوتیسم را نشان دهد، احتمالا برای ارزیابی به متخصصی که کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم را درمان می کند، مانند روان پزشک یا روانشناس کودک، متخصص مغز و اعصاب کودکان، یا متخصص کودکان رشدی ارجاع داده خواهید شد.
از آنجا که اختلال طیف اوتیسم به طور گسترده ای در علائم و شدت متفاوت است، تشخیص آن ممکن است دشوار باشد. آزمایش پزشکی خاصی برای تعیین این اختلال وجود ندارد. در عوض، یک متخصص ممکن است:
* به فرزندتان توجه کند و بپرسد تعاملات اجتماعی، مهارت های ارتباطی و رفتار فرزندتان در طول زمان چگونه رشد کرده و تغییر کرده است.
* به کودک شما آزمون های شنوایی، گفتار، زبان، سطح رشد و مسائل اجتماعی و رفتاری بدهد.
* تعاملات اجتماعی و ارتباطی ساختار یافته را به کودک خود ارائه دهد و عملکرد او را ارزیابی کند.
* استفاده از معیارها در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM -5)، منتشر شده توسط انجمن روان پزشکی آمریکا
* حضور سایر متخصصان در تعیین تشخیص
* آزمایش ژنتیکی پیشنهادی برای شناسایی اینکه آیا کودک شما اختلال ژنتیکی مانند سندرم رت یا سندرم ایکس شکننده دارد یا خیر
درمان اختلال طیف اوتیسم
هیچ درمانی برای اختلال طیف اوتیسم وجود ندارد و هیچ درمان قطعی برای آن وجود ندارد. هر چند بهترین زمان درمان اوتیسم بسته به شرایط می تواند متفاوت باشد. هدف از درمان این است که با کاهش علائم اختلال طیف اوتیسم و حمایت از رشد و یادگیری، توانایی کودک در عملکرد را به حداکثر برسانید. مداخله زودهنگام در دوران پیش دبستانی می تواند به کودک شما در یادگیری مهارت های مهم اجتماعی، ارتباطی، عملکردی و رفتاری کمک کند.
طیف وسیعی از درمان ها و مداخلات خانگی و مدرسه ای برای اختلال طیف اوتیسم می تواند طاقت فرسا باشد و نیازهای کودک شما ممکن است در طول زمان تغییر کند. ارائه دهنده خدمات درمانی شما می تواند گزینه هایی را پیشنهاد دهد و به شناسایی منابع در منطقه شما کمک کند.
اگر کودک شما به اختلال طیف اوتیسم مبتلا است، با متخصصان در مورد ایجاد یک استراتژی درمانی صحبت کنید و تیمی از متخصصان را برای رفع نیازهای کودک خود در نظر بگیرید.
گزینه های درمانی ممکن است شامل موارد زیر باشند:
* درمان های رفتاری و ارتباطی. بسیاری از برنامه ها به طیف وسیعی از مشکلات اجتماعی، زبانی و رفتاری مرتبط با اختلال طیف اوتیسم می پردازند. برخی از برنامه ها بر کاهش رفتارهای مشکل و آموزش مهارت های جدید تمرکز دارند. برنامه های دیگر بر آموزش نحوه عمل در موقعیت های اجتماعی یا ارتباط بهتر با دیگران به کودکان تمرکز دارند. تحلیل رفتار کاربردی (ABA) می تواند به کودکان در یادگیری مهارت های جدید و تعمیم این مهارت ها به موقعیت های متعدد از طریق یک سیستم انگیزش مبتنی بر پاداش کمک کند.
* درمان های آموزشی. کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم اغلب به خوبی به برنامه های آموزشی بسیار ساختاریافته پاسخ می دهند. برنامه های موفق معمولا شامل تیمی از متخصصان و فعالیت های متنوع برای بهبود مهارت های اجتماعی، ارتباطات و رفتار هستند. کودکان پیش دبستانی که مداخلات رفتاری فشرده و فردی دریافت می کنند، اغلب پیشرفت خوبی از خود نشان می دهند.
* درمان های خانوادگی. والدین و دیگر اعضای خانواده می توانند نحوه بازی و تعامل با فرزندان خود را به شیوه هایی بیاموزند که مهارت های تعامل اجتماعی را ارتقا دهد، رفتارهای مشکل را مدیریت کند و مهارت های زندگی و ارتباطات روزانه را آموزش دهد.
* درمان های دیگر. بسته به نیازهای کودک، گفتار درمانی برای بهبود مهارت های ارتباطی، کاردرمانی برای آموزش فعالیت های زندگی روزانه و فیزیوتراپی برای بهبود حرکت و تعادل ممکن است مفید باشد. یک روانشناس می تواند راه هایی را برای رسیدگی به رفتار مشکل توصیه کند.
* داروها. هیچ دارویی نمی تواند علائم اصلی اختلال طیف اوتیسم را بهبود بخشد، اما داروهای خاص می توانند به کنترل علائم کمک کنند. برای مثال، اگر کودک شما بیش فعال است، داروهای خاصی ممکن است تجویز شود؛ داروهای ضد روان پریشی گاهی برای درمان مشکلات رفتاری شدید استفاده می شوند؛ و داروهای ضد افسردگی ممکن است برای اضطراب تجویز شوند.
تمام متخصصین را در مورد هر دارو یا مکملی که کودک شما مصرف می کند مطلع سازید. برخی داروها و مکمل ها می توانند با هم تداخل داشته باشند و عوارض جانبی خطرناکی ایجاد کنند.
مدیریت سایر بیماری های جسمی و روانی
کودکان، نوجوانان و بزرگسالان علاوه بر اختلال طیف اوتیسم می توانند موارد زیر را نیز تجربه کنند:
مسائل بهداشتی پزشکی. کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم همچنین ممکن است مشکلات پزشکی مانند صرع، اختلالات خواب، ترجیحات غذایی محدود یا مشکلات معده داشته باشند. از پزشک کودک خود بپرسید که چگونه این شرایط را به بهترین شکل مدیریت کند.
مشکلات مربوط به انتقال به بزرگسالی. نوجوانان و جوانان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم ممکن است در درک تغییرات بدن دچار مشکل شوند. همچنین، موقعیت های اجتماعی در دوران نوجوانی به طور فزاینده ای پیچیده می شوند و ممکن است تحمل کمتری برای تفاوت های فردی وجود داشته باشد. مشکلات رفتاری ممکن است در طول سال های نوجوانی چالش برانگیز باشند.
سایر اختلالات سلامت روان. نوجوانان و بزرگسالان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم اغلب سایر اختلالات سلامت روان مانند اضطراب و افسردگی را تجربه می کنند. پزشک، متخصص سلامت روان و سازمان های حمایتی و خدماتی می توانند به شما کمک کنند.
برنامه ریزی برای آینده
کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم معمولا در طول زندگی به یادگیری و جبران مشکلات ادامه می دهند، اما اغلب آن ها همچنان به سطحی از حمایت نیاز خواهند داشت. برنامه ریزی برای فرصت های آینده فرزندتان مانند اشتغال، دانشگاه، وضعیت زندگی، استقلال و خدمات مورد نیاز برای حمایت می تواند این روند را هموارتر کند.
طب جایگزین
از آنجا که اختلال طیف اوتیسم را نمی توان درمان کرد، بسیاری از والدین به دنبال درمان های جایگزین یا مکمل هستند، اما این درمان ها تحقیقات اندکی برای نشان دادن موثر بودن آن ها دارند. شما می توانید ناخواسته رفتارهای منفی را تقویت کنید. و برخی درمان های جایگزین به طور بالقوه خطرناک هستند.
با پزشک کودک خود در مورد شواهد علمی هر درمانی که برای کودک خود در نظر می گیرید، صحبت کنید.
نمونه هایی از درمان های مکمل و جایگزین که ممکن است در ترکیب با درمان های مبتنی بر شواهد سودمند باشند عبارتند از:
درمان های خلاقانه. برخی از والدین ترجیح می دهند مداخله آموزشی و پزشکی را با هنر درمانی یا موسیقی درمانی که بر کاهش حساسیت کودک به لمس یا صدا تمرکز دارد، تکمیل کنند. این درمان ها ممکن است در صورت استفاده همراه با درمان های دیگر، مزایایی داشته باشند.
درمان های حسی. این درمان ها مبتنی بر این نظریه اثبات نشده هستند که افراد مبتلا به اختلال طیف اتیسم یک اختلال پردازش حسی دارند که باعث مشکلاتی در تحمل یا پردازش اطلاعات حسی مانند لمس، تعادل و شنوایی می شود. درمانگران از برس، اسباب بازی های فشرده، ترامپولین و مواد دیگر برای تحریک این حواس استفاده می کنند. تحقیقات نشان نداده اند که این درمان ها موثر هستند، اما ممکن است در صورت استفاده همراه با درمان های دیگر، مزایایی داشته باشند.
ماساژ. در حالی که ماساژ ممکن است آرامش بخش باشد، شواهد کافی برای تعیین اینکه آیا علائم اختلال طیف اوتیسم را بهبود می بخشد یا خیر، وجود ندارد.
حیوان درمانی یا اسب درمانی. حیوانات خانگی می توانند همراهی و تفریح را فراهم کنند، اما تحقیقات بیشتری برای تعیین اینکه آیا تعامل با حیوانات علائم اختلال طیف اوتیسم را بهبود می بخشد یا خیر، مورد نیاز است.
برخی از درمان های مکمل و جایگزین ممکن است مضر نباشند، اما شواهدی مبنی بر مفید بودن آن ها وجود ندارد. برخی نیز ممکن است شامل هزینه مالی قابل توجهی باشند و پیاده سازی آن ها دشوار باشد. نمونه هایی از این درمان ها عبارتند از:
رژیم های غذایی خاص. هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد رژیم غذایی خاص درمانی موثر برای اختلال طیف اوتیسم است. و برای کودکان در حال رشد، رژیم های محدودکننده می توانند منجر به کمبودهای تغذیه ای شوند. اگر تصمیم دارید یک رژیم غذایی محدودکننده را دنبال کنید، با یک متخصص تغذیه ثبت شده کار کنید تا یک برنامه غذایی مناسب برای کودک خود ایجاد کنید.
مکمل های ویتامین و پروبیوتیک ها. اگرچه استفاده از آن ها در مقادیر طبیعی مضر نیست، اما هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد آن ها برای علائم اختلال طیف اوتیسم مفید هستند و مکمل ها می توانند گران قیمت باشند. با دکترتان در مورد ویتامین ها و سایر مکمل ها و دوز مناسب برای کودکتان صحبت کنید.
طب سوزنی. این درمان با هدف بهبود علائم اختلال طیف اوتیسم مورد استفاده قرار گرفته است، اما اثربخشی طب سوزنی توسط تحقیقات تایید نشده است.
برخی از درمان های مکمل و جایگزین شواهدی مبنی بر مفید بودن آن ها وجود ندارد و بطور بالقوه خطرناک هستند. نمونه هایی از درمان های مکمل و جایگزین که برای اختلال طیف اوتیسم توصیه نمی شوند عبارتند از:
* چنگالش درمانی. گفته می شود این درمان جیوه و دیگر فلزات سنگین را از بدن حذف می کند، اما هیچ ارتباط شناخته شده ای با اختلال طیف اوتیسم وجود ندارد. شیمی درمانی برای اختلال طیف اوتیسم با شواهد پژوهشی پشتیبانی نمی شود و می تواند بسیار خطرناک باشد. در برخی موارد، کودکانی که با چنگالش درمانی یا کی لیت تحت درمان قرار گرفته اند، مرده اند.
* درمان با اکسیژن هایپرباریک. اکسیژن هایپرباریک درمانی است که شامل تنفس اکسیژن در داخل یک محفظه تحت فشار است. نشان داده نشدهکه این درمان در درمان علائم اختلال طیف اوتیسم موثر است.
* ایمونوگلوبولین تزریقی (IVIG). هیچ مدرکی وجود ندارد که استفاده از تزریق IVIG اختلال طیف اوتیسم را بهبود بخشد.
مقابله و پشتیبانی
بزرگ کردن کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم می تواند از نظر جسمی خسته کننده و از نظر عاطفی آزار دهنده کننده باشد. این پیشنهادها ممکن است به شما کمک کند:
* یک تیم حرفه ای قابل اعتماد پیدا کنید. یک تیم، که توسط پزشک شما هماهنگ می شود، ممکن است شامل مددکاران اجتماعی، معلمان، درمانگران، و یک مدیر پرونده یا هماهنگ کننده خدمات باشد. این متخصصان می توانند به شناسایی و ارزیابی منابع منطقه زندگی شما و توضیح خدمات مالی و برنامه های دولتی و برای کودکان و بزرگسالان معلول کمک کنند.
* سوابق ملاقات ها با ارائه دهندگان خدمات را حفظ کنید. کودک شما ممکن است ملاقات ها، ارزیابی ها و جلساتی با بسیاری از افراد درگیر در مراقبت از خود داشته باشد. یک پوشه سازمان یافته از این جلسات و گزارش ها داشته باشید تا به شما در تصمیم گیری در مورد گزینه های درمان و نظارت بر پیشرفت کمک کند.
* درباره این اختلال یاد بگیرید. افسانه ها و تصورات غلط زیادی در مورد اختلال طیف اوتیسم وجود دارد. یادگیری حقیقت می تواند به شما در درک بهتر کودک و تلاش او برای برقراری ارتباط کمک کند.
* برای خودتان و دیگر اعضای خانواده وقت بگذارید. مراقبت از کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم می تواند بر روابط شخصی شما و خانواده تان استرس وارد کند. برای جلوگیری از فرسودگی شغلی، برای استراحت، ورزش یا لذت بردن از فعالیت های مورد علاقه خود وقت بگذارید. سعی کنید یک به یک با فرزندان دیگر خود برنامه ریزی کنید و شب ها را با همسر خود سپری کنید – حتی اگر بعد از رفتن بچه ها به رختخواب فقط با هم فیلم تماشا می کنید.
* به دنبال خانواده های دیگر دارای کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم باشید. سایر خانواده هایی که با چالش های اختلال طیف اوتیسم دست و پنجه نرم می کنند، ممکن است توصیه های مفیدی داشته باشند. برخی جوامع گروه های حمایتی برای والدین و خواهران و برادران کودکان مبتلا به این اختلال دارند.
* از پزشک خود در مورد تکنولوژی ها و درمان های جدید سوال کنید. محققان همچنان به کشف رویکردهای جدیدی برای کمک به کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم ادامه می دهند.
آماده شدن برای قرار ملاقات
مراقب سلامت کودک شما در چکاپ های منظم به شما در دنبال کردن مشکلات رشدی کمک خواهد کرد. هر نگرانی که در طول قرار ملاقات دارید را یادداشت کنید. اگر کودک شما هر گونه نشانه ای از اختلال طیف اوتیسم را نشان دهد، احتمالا به متخصصی ارجاع داده می شوید که کودکان مبتلا به این اختلال را برای ارزیابی درمان می کند.
در صورت امکان یکی از اعضای خانواده یا دوستان خود را همراه خود به محل قرار ببرید تا به شما در به خاطر سپردن اطلاعات و حمایت عاطفی کمک کند.
این اطلاعات به شما کمک می کند برای قرار ملاقات آماده شوید.
کاری که می توانید انجام دهید
قبل از قرار ملاقات فرزندتان، فهرستی از موارد زیر تهیه کنید:
* هر دارویی از جمله ویتامین ها، گیاهان دارویی و داروهای ضدالتهابی که کودک شما مصرف می کند و دوز آن ها.
* هر گونه نگرانی در مورد رشد و رفتار فرزندتان داشته باشید.
* زمانی که کودک شما شروع به صحبت کردن و رسیدن به نقاط عطف رشد می کند. اگر فرزند شما خواهر و برادر دارد، در مورد زمان رسیدن به نقطه عطف خود نیز اطلاعاتی را به اشتراک بگذارید.
* توصیفی از نحوه بازی و تعامل کودک با دیگر کودکان، خواهر و برادرها و والدین.
* سوالاتی که باید از پزشک کودک خود بپرسید تا از وقت شما نهایت استفاده را ببرد.
علاوه بر این، ممکن است آوردن موارد زیر مفید باشد:
* یادداشت های مربوط به هرگونه مشاهدات از سوی بزرگسالان و مراقبان مانند مراقبان کودک، اقوام و معلمان. اگر فرزند شما توسط سایر متخصصان یا مداخله زودهنگام یا برنامه مدرسه ارزیابی شده است، این ارزیابی را ارائه دهید.
* در صورتی که یک دفترچه در مورد کودک یا تقویم کودک دارید، می توانید نقاط عطف رشد کودک خود را ثبت کنید.
* اگر یک ویدیو از رفتارها و حرکات غیرعادی فرزندتان دارید.
سوالاتی که باید از پزشک کودک خود بپرسید ممکن است شامل موارد زیر باشند:
* چرا فکر می کنید فرزند من اختلال طیف اوتیسم دارد (یا ندارد)؟
* آیا راهی برای تایید تشخیص وجود دارد؟
* اگر فرزند من اختلال طیف اوتیسم داشته باشد، آیا راهی برای تشخیص شدت آن وجود دارد؟
* انتظار دارم در طول زمان چه تغییراتی را در فرزندم ببینم؟
* کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم به چه نوع درمان یا مراقبت خاصی نیاز دارند؟
* کودک من چقدر و به چه نوع مراقبت های پزشکی منظمی نیاز خواهد داشت؟
* چه نوع حمایتی برای خانواده های کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم وجود دارد؟
* چگونه می توانم اطلاعات بیشتری درباره اختلال طیف اوتیسم کسب کنم؟
در طول قرار ملاقات در پرسیدن سوالات دیگر تردید نکنید.
از پزشک کودک خود چه انتظاری داشته باشید؟
پزشک کودک شما احتمالا چند سوال از شما می پرسد. آماده پاسخ دادن به آن ها باشید تا وقت خود را برای مرور هر نقطه ای که می خواهید روی آن تمرکز کنید ذخیره کنید. پزشک شما ممکن است بپرسد:
* امروز چه رفتارهای خاصی از سوی فرزند خود مشاهده کردید؟
* اولین بار چه زمانی متوجه این علائم در کودک خود شدید؟ آیا دیگران به نشانه ها توجه کرده اند؟
* آیا این رفتارها مستمر بوده اند یا گاه به گاه؟
* آیا کودک شما علائم دیگری دارد که ممکن است بی ارتباط با اختلال طیف اوتیسم به نظر برسد، مانند مشکلات معده؟
* آیا به نظر می رسد چیزی علائم کودک شما را بهبود می بخشد؟
* چه چیزی باعث بدتر شدن علائم می شود؟
* اولین بار کی فرزندتان خزید؟ راه افتاده است؟ اولین کلمه اش را گفته است؟
* برخی از فعالیت های مورد علاقه کودک شما چیست؟
* کودک شما چگونه با شما، خواهر و برادر و سایر کودکان تعامل می کند؟ آیا کودک شما به دیگران علاقه نشان می دهد، ارتباط چشمی برقرار می کند، لبخند می زند یا می خواهد با دیگران بازی کند؟
* آیا کودک شما سابقه خانوادگی اختلال طیف اوتیسم، تاخیر در سخن گفتن، سندرم RETT، اختلال وسواس فکری–عملی، یا اضطراب یا سایر اختلالات خلقی دارد؟
* برنامه آموزشی فرزندتان چیست؟ او از طریق مدرسه چه خدماتی دریافت می کند؟